بيوتكنولوژي كشاورزي راهي استراتژيك براي صرفه جوئي در نهاده هاي كشاورزي
بيوتكنولوژي كشاورزي راهي استراتژيك براي صرفه جوئي در نهاده هاي كشاورزي:
فرهاد شيراني بيدآبادي و فيض الله پاكدل
مؤسسه پژوهشهاي برنامه ريزي و اقتصاد كشاورزي، گروه پژوهشي توسعه
مقدمه:
بيوتكنولوژي به عنوان تكنيكهايي كه در آن از ارگانيسمهاي زنده براي ساخت يا ايجاد تغييرات در يك فرآورده استفاده مي شود تعريف شده است، همچنين مي توان مفاهيمي مانند افزايش محصول گياهان و جانوران يا توليد ميكروارگانيسمهايي براي كاربردهاي ويژه را نيز به آن افزود. البته در اين مقاله مفهوم مورد نظر تكنولوژي تغيير نقشه ژنتيكي است كه تحت عنوان مهندسي ژنتيك در كشور ما و ساير نقاط جهان شناخته شده است مي باشد.
بيوتكنولوژي از ظرفيت بالايي براي سودرساني و اثرگذاري بر بخش كشاورزي، جنگل و پرورش آبزيان برخوردار است. تكنيهاي مدرن بيوتكنولوژي دانشمندان را قادر مي سازد كه ژنهاي جدا شده از ارگانيسمهاي زنده را به ارگانيسمهاي هدف منتقل سازند و در نتيجه سرعت و دقت بيشتري را نسبت به روشهاي سنتي اصلاح بذر و نهال در اختيار بشريت قرار دهند. در مقايسه با بيوتكنولوژيهاي سنتي اصلاح بذر، بيوتكنولوژي موجب افزايش پايدار بهره وري و فرآوري بهينه براي تقويت بهره برداري و تنوع محصول مي گردد. بيوتكنولوژي امكان تكيه كمتر كشاورزان بر مواد شيميايي را فراهم نموده و همچنين مي تواند موجب حفظ منابع ژنتيكي و مديريت بهينه منابع طبيعي شود.
بيوتكنولوژي همچنين باعث بروز چالشهاي ويژه اي مي شود. البته بروز اين چالشها عمدتاًمربوط به زمان، مكان و چگونگي كاربرد تكنولوژي مي شود. البته به كارگيري سريع بيوتكنولوژي و سرمايه گذاري در تحقيقات توسط بخش خصوصي در كشورهاي صنعتي بيان گر اين مطلب است كه در آينده راه قابليت رقابت و مزيت نسبي كالاهاي كشاورزي در بازارهاي بين المللي از طريق بيوتكنولوژي ميگذرد. بنابراين بيوتكنولوژي با ظرفيت هاي بالايي كه در اختيار كشورهاي توسعه يافته قرار مي دهد نقش عمده اي در توسعه كشاورزي ايفا نموده و نبايد اجازه داد كه توسعه و توليد ابزارهاي مربوط به بيوتكنولوژي باعث ايجاد شكاف بيشتر بين كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه شود.
روبرو شدن با چالشهاي پيش روي بخش كشاورزي در ايران مستلزم استفاده از تكنولوژيهاي موجود مي باشد. پيشرفتها در بيوتكنولوژي فرصتهاي تازه اي براي حل و فصل مسائل مربوط به توليد غذا و امنيت غذايي و رقابت در بازارهاي بين المللي و صرفه جويي در منابع ملي و طبيعي در اختيار ايران قرار مي دهد. در حال حاضر بحثهاي زيادي در اطراف بيوتكنولوژي در زمينه هايي مانند مسائل اخلاقي، حفاظت از محيط زيست، سلامت غذايي و حفاظت از حقوق مالكيت معنوي در حال انجام است اين مسائل نياز به بحث و بررسي در تمام سطوح جامعه دارند. جامعه علاقمند به دانستن اين مطلب است كه چرا در حاليكه روشهاي سنتي اصلاح بذر براي دهه هاي متمادي قادر به تأمين غذاي كافي بوده اند بايستي از روشهاي مهندسي ژنتيك براي اصلاح بذر استفاده نمود. مردم همچنين علاقمند به دانستن اين مطلبند كه چه كساني از بيوتكنولوژي سود مي برند و در صورت بكارگيري مهندسي ژنتيك چه ريسكهايي وجود خواهد داشت و چه سازماني مسئوليت مشكلاتي كه در اين زمينه بروز خواهد نمود به عهده خواهد گرفت (2002 (Khan and Shirani .
با توجه به مطالب بالا مقاله حاضر به بررسي الگوي گسترش استفاده از بيوتكنولوژي در كشورهاي مختلف جهان مي پردازد در كنار اين مطلب ظرفيت بيوتكنولوژي در كمك به توسعه كشاورزي و صرفه جويي در نهاده هاي كشاورزي مورد بررسي قرار مي گيرد. در انتها در مورد سياستها در رابطه با موضوعات مرتبط با بيوتكنولوژي بحث و بررسي مي شود، بخش نتيجه گيري به پيشنهاد سياست هاي مناسب براي توسعه بيوتكنولوژي در ايران مي پردازد.
توسعه جهاني محصولات ترانسژنيك
اولين محصول با نقشه ژني تغيير يافته كه اجازه بهره برداري تجاري از آن صادر شد گوجه فرنگي Flaver – Saver نام داشت. نقشه ژنتيكي اين نوع گوجه فرنگي به نحوي تغيير يافته بود كه زمان رسيدن آن به تأخير مي افتاد و در نتيجه بو و طعم تازگي آن تا زمان رسيدن به ظرف غذا حفظ مي شد. مجوز بهره برداري از اين محصول در سال 1994 در ايالات متحده صادر شد اين محصول يك موفقيت علمي بي نظير ولي يك شكست تجاري كامل بود (2002 (Marra, et al, . در سال 2002 در سطح جهان 7/58 ميليون هكتار زير كشت اين محصولات بوده است، جدول 1 نشان دهنده روند افزايش سطح زير كشت از سال 1996 تا سال 2002 مي باشد.
جدول 1- سطح زيركشت محصولات ترانسژنيك جهان از سال 1996 تا سال 2002 (ميليون هكتار)
سال
سطح زير كشت (ميليون هكتار)
1996
7/1
1997
0/11
1998
8/27
1999
9/39
2000
2/44
2001
6/52
2002
7/58
مجموع سطح زير كشت از 1996 تا 2002
9/235
منبع: 2003 Clive James
البته بايستي بخاطر داشت كه در افزايش سطح زير كشت فقط منحصر به كشورهاي توسعه يافته نبوده است بلكه كشورهاي در حال توسعه نيز از سهم عمده اي برخوردار بوده اند (جدول 2).
جدول 2 – سطح زير كشت محصولات با ژنهاي تغيير يافته در سال 2000 و 2001 (كشورهاي صنعتي و
در حال توسعه)
2000
درصد
2001
درصد
تغييرات
كشورهاي صنعتي
5/33
76
1/39
74
6/5
كشورهاي در حال توسعه
7/10
24
5/13
26
2/8
مجموع
2/44
100
6/52
100
4/8
منبع: 2002 Clive James
همانطور كه جدول 2 نيز نشان مي دهد در سال 2000، 24 درصد سطح زيركشت جهاني محصولات ترانسژنيك در كشورهاي در حال توسعه قرار داشته كه اين مقدار در سال 2001 به 26 درصد رسيده است. در اين بين ايالات متحده (در هر دو سال 2000 و 2001) به طور مطلق و نسبي بالاترين سطح زير كشت را به خود اختصاص داده است. پس از ايالات متحده آرژانتين (كشور در حال توسعه) سطحي معادل 10 ميليون هكتار را در سال 2000 به كشت محصولات ترانسژنيك اختصاص داده كه اين مقدار در سال 2001 به 8/11 ميليون هكتار افزايش پيدا كرده است. ساير كشورهاي در حال توسعه مانند چين سهم كمي را به خود اختصاص داده اند ولي در مورد چين يك مطلب جالب به نظر مي رسد و آن اينكه اگر چه در مجموع فقط 5/1 ميليون هكتار از اراضي در سال 2001 تحت كشت محصولات ترانسژنيك قرار داشته است ولي بين سال 2000 و 2001 سطح زير كشت محصولات ترانسژنيك در اين كشور رشدي معادل 200 درصدي را نشان مي دهد كه در مقايسه با ساير كشورها رشد بسيار بالايي است.
جدول 3- سطح زير كشت محصولات با ژنهاي تغيير يافته در كشورهاي مختلف در سالهاي 2000 و 2001 (ميليون هكتار)
كشور
2000
درصد
2001
درصد
تغييرات
درصد
ايالات متحده
3/30
68
7/35
68
4/5
18
آرژانتين
0/10
23
8/11
22
8/1
18
كانادا
0/3
7
2/3
6
2/0
6
چين
5/0
1
5/1
3
0/1
200
آفريقاي جنوبي
2/0
1<
2/0
1<
1/0<
33
استراليا
2/0
1<
2/0
1<
1/0<
37
مكزيك
1/0<
1<
1/0<
1<
1/0<
--
بلغارستان
1/0<
1<
1/0<
1<
1/0<
--
اروگوئه
1/0<
1<
1/0<
1<
1/0<
--
روماني
1/0<
1<
1/0<
1<
1/0<
--
اسپانيا
1/0<
1<
1/0<
1<
1/0<
--
اندونزي
--
1/0<
1<
1/0<
--
آلمان
1/0<
1<
1/0<
1<
1/0<
--
فرانسه
1/0<
1<
1/0<
1<
1/0<
--
منبع: 2002 Clive James
محصولات زراعي و باغي مختلف (اعم از خوراكي و صنعتي) سهم متفاوتي را از سطح زير كشت به خود اختصاص داده اند. اين محصولات به ترتيب اهميت عبارتند از سويا، ذرت، پنبه، كانولا، سيب زميني، كدو، پاپايا (جدول 4) كه اغلب آنها محصولات كاملاً خوراكي مي باشند.
جدول 4- سطح زير كشت محصولات با ژنهاي تغيير يافته بر اساس محصول در سال 2000 و 2001
(ميليون هكتار)
2000
درصد
2001
درصد
تغييرات
درصد
سويا
8/25
58
3/33
63
5/7
29
ذرت
3/10
23
8/9
19
5/0-
5-
پنبه
3/5
12
8/6
13
5/1
28
كانولا
8/2
7
7/2
5
1/0-
4-
سيب زميني
1/0
1
1/0
1
1/0
--
كدو
1/0
1
1/0
1
--
--
پاپايا
1/0
1
1/0
1
--
--
مجموع
2/44
100
6/52
100
4/8
19
منبع: 2002 Clive James
بيوتكنولوژي صرفه جويي در منابع و افزايش درآمد شواهدي از كشورهاي
در حال توسعه
تكنولوژي مناسب قدم اول براي حل مشكلات بخش كشاورزي در ايران و صرفه جويي در منابع مورد استفاده در جريان توليد مي باشد. تاكنون ژنهاي زيادي از گونه هاي مختلف گياهي، جانوري و همچنين ميكروارگانيسمها استخراج گرديده اند كه اين ژنها حاوي صفحات مختلف مي باشند صفحات منتج از اين ژنها كه باعث صرفه جويي در نهاده هاي كشاورزي مي شوند در جدول 5 نشان داده شده اند.
جدول 5- صفات در دسترس كه باعث صرفه جويي در نهاده هاي كشاورزي مي شوند
صفت
صرفه جويي
هضم پذيري بيشتر در مورد گياهان علوفه اي
مصرف كمتر علوفه، توليد بيشتر با كاربرد علوفه كمتر، افزايش بهره وري، درآمد بيشتر
قابليت رسيدن ميوه و سبزيجات بعد از برداشت
صرفه جويي در هزينه هاي حمل و نقل و هزينه هاي انباداري
مقاومت در برابر بيماريهاي باكتريايي و قارچي
صرفه جويي در مصرف قارچ كش ها و باكتري كش ها
مقاومت در برابر آفات نباتي
صرفه جويي در مصرف حشره كشها
مقاومت در برابر بيماريهاي ويروسي
صرفه جويي در هزينه مبارزه فيزيكي، افزايش توليد
مقاومت در برابر شوري
امكان اجراي عمليات زراعي در خاكهاي شور بدون نياز به
عمليات اصلاحي
براي مثال در كشور چين استفاده از پنبه ترانسژنيك توانسته است درآمد خالص كشاورزان پنبه كار چيني را تا حد 500 دلار در هكتار طي سالهاي 1999 تا 2001 افزايش دهد (جدول 6)، اين افزايش درآمد تا حدود 30 درصد ناشي از كاهش منابع مورد استفاده در جريان توليد و 70 درصد ناشي از افزايش توليد در واحد سطح مي باشد اين مطلب نمايانگر اين واقعيت است كه كشاورز پنبه كار چيني امروزه با صرفه جويي 30 درصدي در استفاده از عوامل غيرثابت توليدي نظير كود و انواع سموم كه علاوه بر هزينه بري موجب آلودگي محيط زيست نيز مي شوند توانسته است درآمد خالص خود را تا حدود زيادي افزايش دهد.
جدول 6- درآمد خالص (دلار آمريكا) در هكتار پنبه ترانسژنيك و عددي در چين
1999
2000
2001
متوسط
پنبه BT
351
361
277
332
پنبه عادي
6-
183-
225-
138-
تفاوت بين 1 و 2
357
550
502
470
منبع: ISAAA، 2003.
همچنين محققين دانشگاه كرنل در ايالات متحده موفق شده اند كه دو ژن را از خويشاوندان وحشي برنج به بهترين انواع برنج هيبريد جيني اضافه كنند و 20 تا 40 درصد محصول بيشتري برداشت نمايند. (1999 Wilson,) كه به معني صرفه جويي 20 تا 40 درصدي در زمين و ساير نهاده هاي لازم براي توليد برنج مي باشد، كه با توجه به مشكلات جمعيتي چين اين صرفه جويي موفقيتي بزرگ به شمار مي رود.
بيوتكنولوژي همچنين مي تواند به حفظ تنوع زيست محيطي از طريق افزايش توليد در زمينهايي كه در حال حاضر عمليات زراعي در آنها صورت مي گيرد كمك نمايد. در واقع زماني كه توليد و بهره وري در زمينهاي زراعي موجود افزايش يابد نيازي به تبديل اراضي طبيعي مانند جنگلها و مراتع به اراضي كشاورزي نخواهد بود و از اين طريق تنوع زيست محيطي در اينگونه اراضي حفظ خواهد شد. (2001، Trewaves و 2000، Swaminathan).
به عنوان يك نمونه ديگر، پنبه فقط 5 درصد اراضي زير كشت را در هند را تشكيل مي دهد ولي توليد كنندگان پنبه 50 درصد از مجموع سموم دفع آفات بكار رفته را با هزينه ساليانه 16 ميليارد روپيه بكار مي برند كه كاربرد اين سموم علاوه بر هزينه هاي بالا موجب بروز عوارض مخرب زيست محيطي و بهداشتي شديد مي شود. با افزودن يك ژن از باكتري Bacillus thuringiensis از طريق مهندسي ژنتيك به پنبه نه تنها اين هزينه كاهش مي يابد بلكه اضافه شدن عملكرد در هكتار موجــب افزايــش درآمــدي در حــدود 5 ميليــارد دلار در بخــش كشــت پنبه خواهد شد. (2001 Business Standard).
آرژانتين نيز در زمره كشورهايي است كه با استفاده از بيوتكنولوژي در راه صرفه جويي در استفاده از منابع ملي خود و ايجاد ارزش افزوده اضافي گام بر مي دارد. بررسي هاي دقيق انجام شده توسط Qaim و Traxler (2002) نشان مي دهد كه كشت سوياي مقاوم به علف كشها از طريق صرفه جويي در عمليات فيزيكي كنترل علفهاي هرز و همچنين افزايش عملكرد در واحد سطح در مجموع 303 ميليون دلار سود اضافي براي كشاورزان سويا كار رقم خواهد زد.
سياست گذاريهاي لازم براي توسعه بيوتكنولوژي
در جهت توسعه بيوتكنولوژي كشاورزي در كشورهاي در حال توسعه سياست گذاري در پنج زمينه مشخص ضروري به نظر مي رسد، اين پنج زمينه عبارتند از:
حفظ حقوق معنوي.
حفاظت از محيط زيست.
تجاري و بازرگاني.
سلامت غذا و انتخاب مصرف كننده.
تحقيقات دولتي.
سياستهاي اجرايي ممكن در هر زمينه مي توانند بين دو حد تشويق كنندگي تا بازدارندگي كامل در نوسان باشند. البته بين اين دو حد مي توان به سياستهاي تسهيل كننده و محتاطانه نيز اشاره نمود (براي اطلاعات جامع تر به 2001 Paarlberg رجوع شود). ماتريس 1 جزئيات سياستهاي ممكن در هر يك از پنج زمينه ذكر شده را نشان مي دهد.
ماتريس 1 جزئيات سياستهاي ممكن در زمينه هاي لازم
تشويق كننده
تسهيل كننده
محتاطانه
بازدارنده
حقوق معنوي
حفاظت كامل از حقوق بهره برداري بعلاوه حقوق اصلاح كنندگان قيد شده در قانون UPOV سال 1991
حفاظت از حقوق اصلاح كنندگان با استفاده از موارد قيد شده در قانون UPOV سال 1991
حفاظت از حقوق اصلاح كنندگان با استفاده از موارد قيد شده در قانون UPOV 1978 كه فقط از حقوق كشاورزان حفاظت مي كند.
هيچ گونه حفاظتي از حقوق اصلاح كنندگان وجود ندارد و يا اين قوانين فقط روي كاغذ موجودند.
حفاظت از محيط زيست
بررسي دقيق وجود ندارد يا اينكه مجوز كشت بر اساس مجوزهاي صادر شده در ساير كشورها صادر مي شوند
بررسي مورد به مورد براي ريسكهاي ثابت شده بسته به مورد استفاده تفاده محصول
بررسي مورد به مورد براي ريسكهاي ثابت شده و ثابت نشده با توجه به ماهيت جديد محصولات با ژنهاي تغيير يافته
با فرض وجود ريسكهاي زيست محيطي از كشت محصولات با ژنهاي تغيير يافته جلوگيري شود.
تجاري و بازرگاني
استفاده از محصولات با ژنهاي تغيير يافته براي پايين آوردن هزينه توليد و توسعه صادرات تشويق مي شود و براي واردات اينگونه بذور و يا بافتهاي گياهان با ژنهاي تغيير يافته محدوديتي وجود ندارد
استفاده از محصولات با ژنهاي تغيير يافته نه تشويق مي شود و نه از آن جلوگيري مي شود؛.
واردات اين محصولات مانند محصولات عادي با استفاده از استانداردي علمي WTO محدود مي شود.
واردات محصولات با ژنهاي تغيير يافته به دقت بررسي و يا محدود مي شود؛ الصاق برچسب بر روي محصولات وارداتي ترانسژنيك اجباري مي باشد
ورود بذور و بافتهاي گياهي با ژنهاي تغيير يافته ممنوع مي باشد؛ وضعيت عاري از ژنهاي تغيير يافته به اميد تصرف بازارهاي صادرات و يا قيمنهاي بهتر حفظ مي شود.
سلامت غذا و انتخاب مصرف كننده
در هنگام الصاق برچسب براي بهداشت غذا و انتخاب مصرف كنندگان هيچگونه تفاوتي بين محصولات با ژنهاي تغيير يافته و معمولي وجود ندارد
در هنگام الصاق برچسب براي بهداشت غذا و انتخاب مصرف كنندگان تفاوتهايي براي جداسازي كانالهاي بازار در نظر گرفته مي شود.
الصاق برچسب براي بهداشت غذا و انتخاب مصرف به شكل مثبت و همچنين عمليات بازاريابي از كانالهاي جداگانه انجام مي شود.
فروش محصولات با ژنهاي تغيير يافته ممنوع مي شود و يا اينكه برچسبهاي هشدار دهنده روي آن نصب مي شود.
تحقيقات دولتي
منابع مالي دولتي براي توليد تكنولوژي و توسعه استفاده از بيوتكنولوژي صرف مي شود.
منابع مالي دولتي فقط براي توسعه استفاده محلي از بيوتكنولوژي صرف مي شود.
منابع مالي زيادي از طرف دولت براي توليد تكنولوژي و توسعه استفاده از بيوتكنولوژي صرف نمي شود اهدا كنندگان منابع مالي تنها مجاز به صرف منابع اهدايي براي توسعه استفاده محلي مي باشند.
نه منابع مالي دولتي و نه منابع مالي اهدا شده توسط اهدا كنندگان براي توليد تكنولوژي و توسعه استفاده از بيوتكنولوژي صرف نمي شود.
كشورهاي در حال توسعه كه در آنها استفاده از بيوتكنولوژي در بخش كشاورزي توسعه زيادي نشان داده است نسبت به هر يك از زمينه هاي بالا با توجه به وضعيت اقتصادي، اجتماعي و سطح تكنولوژيك سياستهاي مناسبي را اتخاذ نموده اند. البته اين سياستها يكنواخت نبوده و در زمينه هاي مختلف نوساناتي را نشان مي دهند. مثلاً در مورد هند اين سياستها از حد بازدارندگي در مورد حفظ حقوق معنوي تا تشويق كنندگي در زمينه تحقيقات دولتي متغير مي باشد (جدول 7). اين مطلب در مورد ساير كشورها شامل چين، برزيل و كنيا نيز صدق مي كند.
جدول 7- سياستها در رابطه با موضوعات مرتبط با بيوتكنولوژي در بعضي از كشورهاي در حال توسعه
تشويق كننده
تسهيل كننده
محتاطانه
بازدارنده
حقوق معنوي
برزيل
كنيا، چين
هند
حفاظت از محيط زيست
چين
كنيا، برزيل، هند
تجاري و بازرگاني
چين
كنيا، برزيل
هند
سلامت غذا و انتخاب مصرف كننده
كنيا، چين
برزيل، هند
تحقيقات دولتي
برزيل، هند، چين
كنيا
نتيجه گيري
بيوتكنولوژي در عين اينكه امكانات زيادي را براي رشد و توسعه كشاورزي فراهم مي كند قادر به فراهم نمودن امكان صرفه جويي در نهاده هاي كشاورزي نيز مي باشد. متأسفانه در كشور ما بر عكس ساير كشورهاي در حال توسعه به علت عدم شناخت كافي از اين امكانات بيوتكنولوژي تنها در آزمايشگاههاي دولتي با منابع مالي تكنولوژيك و انساني محدود محبوس مانده است. البته در صورت سياست گذاريهاي مناسب بيوتكنولوژي كشاورزي از طرق مختلف مي تواند موجبات صرفه جويي در نهاده هاي كشاورزي و صرفه جويي در منابع مالي و طبيعي را در بخش كشاورزي و زير بخشهاي مربوطه فراهم كند، اين مطلب را شواهد ارائه شده از ساير كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه تأييد مي كند. به طور كلي بيوتكنولوژي از طرق زير باعث صرفه جويي در نهاده هاي كشاورزي مي گردد:
بيوتكنولوژي از طريق افزايش عملكرد و افزايش توليد در واحد سطح امكان صرفه جويي در كاربري زراعي اراضي را فراهم كرده و در نتيجه به حفظ تنوع زيست محيطي كمك مي كند.
محصولات با ژنهاي تغيير يافته امكان استفاده مؤثر از نهاده هاي كشاورزي مانند كود سم و نيروي انساني را فراهم كرده و باعث صرفه جويي در هزينه ها و پايداري محيط زيست از طريق كاربرد كمتر نهاده هاي خارجي مي شود.
افزايش ثبات توليد به علت ايجاد مقاومت بيشتر در برابر تنش هاي آبي و ساير تنش هاي زيست محيطي و وابستگي كمتر به آبياري امكان صرفه جويي در مصرف آب را فراهم كرده و همچنين كشاورزان را از صرف هزينه هاي سنگين براي اصلاح شرايط شيميايي خاك بي نياز مي كند.
البته به كارگيري بيوتكنولوژي در بخش كشاورزي با توجه به مشخصات ويژه اين بخش نياز به سياست گذاريهاي ويژه در زمينه هايي خاص دارد. اين زمينه ها عبارتند از: تحقيق، حفاظت از محيط زيست، سلامت غذا، حقوق معنوي، حمايت مالي از تحقيقات و توزيع فرآورده هاي حاصل از تحقيق مي باشند.
سرمايه هاي دولتي اضافي را براي تحقيقات بيوتكنولوژي كشاورزي مي توان با استفاده از روشهاي زير جذب نمود:
سرمايه دولتي اضافي براي تحقيقات كشاورزي و تحقيقات بيوتكنولوژي كه باعث توليد منافع اجتماعي فراوان مي شوند.
توسعه مشاركت بخش خصوصي در تحقيق براي كشاورزان كوچك و فقير از طريق تبديل بعضي از منافع اجتماعي به منافع تجاري براي بخش خصوصي بدين شكل كه دولت مي تواند بذور اصلاح شده را از شركتهاي خصوصي اصلاح كننده خريداري كرده و آنها را با قيمت نازل براي استفاده در اختيار كشاورزان قرار دهد.
حفاظت از حقوق شركتهاي خصوصي كه در تحقيقات مربوط به بيوتكنولوژي سرمايه گذاري مي نمايد.
البته با توجه به مسائله حساس محيط زيست و سلامت غذا سيستم مؤثر حفاظت از محيط زيست و بهداشت غذا قبل از وارد كردن بيوتكنولوژي به بخش كشاورزي ايران بايستي ايجاد و فعال شود اجزاء تشكيل دهنده اين سيستم عبارتند از:
راهنماي مكتوب كه به روشني ساختار سيستم را تشريح كرده و نقشها و مسئوليتهاي افراد را نيز به روشني توضيح دهد.
كادرهاي سيستم كه بايستي از افراد كاملاً آموزش ديده تشكيل شده باشند، اين افراد بايستي به قدرت تصميم گيري خود اعتماد و همچنين به حمايت از طرف سازمان مربوطه اطمينان داشته باشند.
سيستم اطلاع رساني كه امكان بررسيهاي علمي كه در برگيرنده مسائل اجتماعي نيز باشند را فراهم نمايد.
مكانيسم بررسي براي وارد كردن اطلاعات جديد به سيستم و اصلاح سيستم قوانين در صورت نياز.
تحقيقات در زمينه بيوتكنولوژي كشاورزي بايستي در زمان طولاني و بطور پيوسته انجام شود و موانع موجود در راه تخصيص منابع مالي به بيوتكنولوژي بايستي برطرف شوند. اين موانع عبارتند از:
بكارگيري سياستهاي مالي سختگيرانه از طرف دولت.
عدم درك كافي از بيوتكنولوژي در بين تصميم گيران.
عدم تأثيرگذاري كافي تحقيقات.
وابستگي به منابع مالي از يك منبع منفرد.
عدم حمايت سياسي و مالي كافي از طرف بخش خصوصي، كشاورزان و سازمانهاي مربوط به آنان. اين موانع را مي توان با تبليغ اثرات تحقيق جذب نمود.
منابع مالي را مي توان با تبليغ اثرات تحقيق جذب نمود.
توسعه نهادهاي مدافع كه داراي تأثير سياسي نيز باشند.
ايجاد ارتباط مناسب بين محققان بيوتكنولوژي و سياست گذاران.
توسعه منابع مالي براي تحقيقات از طريق استفاده از منابع مربوط به محيط زيست و وزارت بازرگاني.
ايجاد اتحاد استراتژيك بين بخشهاي دولتي و خصوصي مي تواند باعث گسترش منابع مالي لازم براي تحقيقات شود.
در خاتمه بايستي توجه داشت كه اگر چه با توجه به مشكلات عديده بخش كشاورزي بيوتكنولوژي به تنهايي نمي تواند عامل گشودن تمام گره هاي موجود باشد در صورت اينكه فرصتي به آن داده شود مي توان به عنوان راهي استراتژيك براي صرفه جويي در نهاده ها به آن تكيه كرد.
منابع
1- Akram A. Khan and Farhad Shirani. Bidabadi 2002, Biotechnology and Food Security, Productivity, Journal of National Council of Productivity Government of India, New Delhi, India.
2- Business Standard, Dec 25, 2001, Nath Seeds China firm in transgenic Cotton pact, New Delhi, India.
3- Clive James 2003, Global Review of Commercialized Transgenic plant, ISAAA brief no 30, International Service for Acquisition of Agri-Biotech Application, ISAAA center New York, USA.
4- Clive James 2003, Global Review of Commercialized Transgenic plant, ISAAA brief no 28, International Service for Acquisition of Agri-Biotech Application, ISAAA center New York, USA.
5- Marra Michel C., Pardey Philip G. and Julian M. Alston (2002), The payoffs of agricultural and Production Technology Division Discussion Paper No 87. International Food Policy Research Institute, Washington DC.
6- Paarlberg Robert L., 2001. Governing the GM crop Revolution: Policy Choices for developing countries, Food Agriculture, and the Discussion Paper 33, International Food Policy Research Institute, Washington DC.
7- Qaim M., and A. de Janvry. 2002. Bt Cotton in Argentina: Analyzing adoption and farmers willingness to pay. Presented at the Annual Meeting of the American Agricultural Economics Association, Long Beach, California, USA 28-31 July 2002.
8- Qaim, M. and G. Traxler. 2002, Roundup Ready soybean in Argentina: Farm level, environmental and welfare effects, 6th ICABR Conference, Ravello, Italy, 11-14 July 2002.
9- Swaminathan M.S. 2000, Science in response to basic human needs, Science 28795452; 452.
10- Trewaves A.J. 2001, The Population/ Biodiversity Paradox: Agricultural efficiency to save wilderness, Plant Physiology 125910: 174-179
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
پیشنهادی برای کاهش اتلاف منابع ملی:
مهدی بهادری نژاد
فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران
چکیده
در حال حاضر منابع ملی نظیر آب، انرژی، دارو، نان و سایر مواد غذائی به مقدار زیادی در کشور تلف می شوند. دولت برای مصرف تقریباً تمامی این منابع یارانه می پردازد و این امر خود باعث اتلاف بیشتر آنها و آلوده سازی بیشتر محیط زیست گردیده است. علاوه بر اتلاف این منابع ملی، مردم در فعالیتهای اجتماعی- اقتصادی وقت خود و دیگران را به میزان قابل ملاحظه ای تلف می کنند. لازم است جامعه به میزان این اتلاف واقف شده و راههای کاهش آنها را فرا گیرد. این آگاه سازی و آموزش باید در تمام مقاطع تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان و از طریق برنامه های جالب تلویزیونی انجام گردد تا به این ترتیب فرهنگ صرف جوئی و کاهش اتلاف در منابع ملی (از جمله وقت) در جامعه گسترش یابد و صرفه جوئی به عنوان یک ارزش، و اتلاف و اسراف به عنوان رذائل اخلاقی معرفی شوند.
پیشنهاد می نماید دولت کلیه یارانه هائی را که برای آب، انواع حاملهای انرژی، دارو و نان می پردازد حذف و معادل آنرا بطور مساوی به مردم بپردازد. در حالی که این پرداخت ها برای خانواده های ثروتمند قسمت ناچیزی از درآمد آنها را تشکیل می دهد ولی برای خانواده های کم درآمد و مستمند این پرداخت ها می تواند رقم قابل ملاحظه ای از درآمد آنها را تشکیل دهد و رفاه آنانرا بهبود بخشد. به این ترتیب دولت عملاً برای صرفه جوئی و تلف نکردن منابع ملی به مردم کمک می کند و نه برای مصرف و اتلاف آنها. برای کاهش اتلاف وقت، آب، انرژی و مواد مصرفی در صنایع و سازمانهای دولتی پیشـنهاد می نماید که در هر سازمان دولتی و یا واحد صنعـتی مدیریـتی به نام مدیریت صرفه جوئی تاسیس گردد و هر ساله از افراد و یا مدیریتهائی که موفق به کاهش قابل ملاحظة اتلافات شده اند تجلیل شود. پیشهاد می نماید تعطیلات رسمی کشور به 12 روز در سال کاهش یابد.
مقدمه:
در چند دهه گذشته، بویژه از سالهائی که قیمت نفت و درآمد کشور از آن به یکباره افزایش یافت و دولت شروع به پرداخت یارانه در مصرف آب، انرژی، دارو، نان وسایر مواد غذائی نمود، میزان اتلاف این منابع در کشور افزایش یافت. این اتلاف به حدی است که مصرف سرانه کلیه منابع یاد شده در کشور چند برابر متوسط یا استانداردهای جهانی است.
همراه با اتلاف این منابع باید اتلاف وقت را به عنوان یک منبع ملی دیگر ذکر نمود. این اتلاف وقت در کشور به حدی است که اگر مثلاً برای انجام کاری در کشورهای پیشرفته صنعتی نظیر آلمان، امریکا و ژاپن زمان t لازم باشد انجام همان کار در ایران معادل t 5 تا t 10 وقت لازم دارد. اثرات جانبی این صرف وقت زیاد برای انجام کارها خستگی و افسردگی مردم و بی اعتمادی آنان به دستگاهها و سازمان های دولتی و شکایت مداوم مردم بوده است. در محافل دوستانه و یا خانوادگی شکایت از اوضاع به عنوان مهمترین موضوع مورد بحث مردم در آمده و به اصطلاح ُنقل مجلس را تشکیل می دهد.
اتلاف منابع ملی و شکایت مدام مردم از اوضاع و عدم سپاسگزاری آنان از نعمت هائی که خداوند در اختیار آنان گذاشته باعث کاهش همکاری نظام آفرینش و یا کاهش لطف و رحمت خداوندی شده و به اصطلاح «برکت» را در امور کاهش داده است.
اثرات دیگر اتلاف وقت ها و اسراف و اتلاف در منابع طبیعی آلودگی بیش از حد محیط زیست در کشور است. این آلودگی ها باعث کاهش کارآئی و بهره وری در نیروی کار، انواع بیماری ها و مرگ و میرهای زود رس شده است.
لازم است روند زندگی امروزی در کشور تغییر یابد و اتلاف منابع ملی نظیر وقت، آب، انرژی، دارو، نان و سایر مواد غذائی به حداقل ممکن خود برسد. با کاهش این اتلاف می توان انتظار داشت کـه نظام آفرینش همکاری و مشـارکت خود را در امور افزایش دهد و خداوند «برکت» بیشـتری به فعالیتها ببخشد. برای ملاحظه اینکه چگونه نظام آفرینش در فعالیتهای ما همکاری و مشارکت می نماید می توانیم مثال های زیر را در زمینه کشاورزی و مسافرت هوائی در نظر بگیریم: ]1 [
1-1 كشاورزي. كشاورزي كه مثلاً مي خواهد سيب توليد كند از تمام دانش خود و امكاناتي كه در اختيار دارد استفاده مي كند. او نهال سيب را مي كارد و منتظر مي ماند. پيش از بارور شدن درخت بجز آبياري (اگر باران كافي نبارد)، مبارزه با آفات و علفهاي هرز و ساير عواملي كه باعث افت محصول مي شود كار ديگري ندارد. اساسي ترين عوامل رشد و توليد ميوه را نظام خلقت به طور رايگان در اختيار كشاورز مي گذارد. اين عوامل عبارتند از: آب، نور خورشيد، دي اكسيد كربن، مواد غذايي خاك، گرده- افـشاني به وسيلة باد و حـشرات، و تمام استعداد هايي كه به طرز حيرت آوري در نهال سيب به وديعه گذاشته شـده تا رشـد كـرده و سيـب بدهد.
عوامل محيطي رشد براي تمام گياهان يكـسان است و اينجا اشتباهي رخ نمي دهد و نهال سيب رشد كرده و سيب مي دهد نه ميوه ديگر. قطعاً بين اين كشاورز و جهان یک مشاركت وجود دارد. اگر قرار باشد براي طرفين اين مشاركت سهمي قائل شویم، به ازاء هـر واحد كار كـشاورز باید يك ميليون واحد براي كار و كمك جهان در نظر بگيریم. دنيا سـخي، بخـشنده و بزرگوار است و اين سخاوتمندي و بزرگواري فقط به كشاورزي محدود نمي شود. يعني براي هر واحد كاري كه كسي انجام مي دهد، جهان يك ميليون واحد كار انجام مي دهد تا فعاليتهاي او به ثمر بنشينند. اين فعاليتها مشاركتي است بين انسان و جهان به نسبت يك به يك ميليون.
قابل ذكر است اگر كشاورز تصميم بگيرد سهم خود را دريغ كند يعني مثلاً در خانه بماند و كاري انجام ندهد، جهان خلقت نيز سهـم خود را دريغ خواهد كرد. پس اين مشاركتي است بين انسان و طبيعت به شرط اينكه انسان سهمش را اول پرداخت كند.
نشانة ديگر بخشندگي جهان اين است كه از مشاركتش با انسان سهمی نمي خواهد و اين ماهيت طبيعت است: بخشندگي بي قيد و شرط. آيا كشاورز نبايد بهرة اين مشاركت را با شريكش تقسيم و دين خود را ادا كند؟ البته شريك بزرگتر چيزي از شريك كوچك خود نمي خواهد ولي شريك كوچكتر بايد وظيفه اش را انجام دهد، آنچه را که نظام آفرینش در اختیارش گذاشته و ما آنها را منابع طبیعی می نامیم تلف نکند، و حداقل بخشي از سهم شريكش مثلاً 10% عایدی خالص را به نيازمندان، بدون توجه به محل زندگي، رنگ پوست، اعتقادات، زبان و ساير خصوصيات آنان بپردازد. شگفت آنكه وقتي كشاورز قدر منابع ملی را دانست و آنها را تلف نکرد و سهم شريكش را به نيازمندان پرداخت، جهان از سر سخاوت و بزرگمنشي اش، به او بيشتر عطا خواهد كرد: به صورت بركت در كار و از آن مهمتر به صورت آرامش خاطر و شادي و خوشحالي برای کشاورز و خانواده اش. چه معاملة حيرت آوري!
نشانه ديگر سخاوت عالم اين است كه علي رغم همة سوء استفاده ها و تمام صدمات و خساراتي كه انسان به دليل جهل و نا آگاهيش به محيط زيست وارد كرده است، جهان اين بدرفتاريها را به مقدار زیاد تحمل کرده و كماكان همچون مادري مهربان نيازهاي فرزندش را بي قيد و شرط تأمين مي كند.
2-1 سفر هوائي. شواهد بسياري وجود دارند كه نشانگر سخاوت و بخشندگي جهان خلقتند. می توانیم سفر هوائي را مثال بزنیم:
شما تصميم مي گيريد با هواپيما مثلاً از تهران به شيراز مسافرت كنيد. تلفني با آژانس مسافرتي تماس مي گيريد، از ساعتهاي پرواز آگاه مي شويد و مي خواهيد كه براي رفت و برگشت در روز و ساعت مورد نظرتان جا نگهدارند. كارمند آژانس با كامپيوتر اين كار را انجام مي دهد. سپس به آژانس مراجعه و بليت خود را دريافت مي كنيد. در موعد مقرر با اتومبيل يا اتوبوس به فرودگاه رفته و پس از گذراندن تشريفات پرواز سـوار هواپيـما مي شويد و به شيراز مي رسيد. پرواز حدود يك ساعت طول مي كشد. كل وقتي كه براي اين سفر صرف كرده ايد فقط چند ساعت است. اگر صد سال پيش سوار بر اسب و قاطر چنين سفري مي كرديد حدود 20 روز زمان مي برد. سفر مشقت بار 20 روزة صد سال پيش به سفر بسيار راحت و چند ساعتة امروز تبديل شده است. به تمام مراحل چنين سفري و آنچه كه آن را ساده و دلپذير کرده است بينديشيد. در بارة طراحي و ساخت كليه امكاناتي كه در اين سفر استفاده كرده ايد، نظير: هواپيما، ارتباط راديويي بين خلبان و برج مـراقبت، تلفـن و كامپيوتر براي نگاهداري جا، اتومبيل و جادة آسـفالته براي رفتن به فرودگاه و … فكر كنيد. در اين سفر شما از تمام دانشي كه انسان طي دو ميليون سال زندگي خود در روی زمین اندوخته است استفاده كرده ايد. به انسان اين توانايي عطا شده كه قوانين نـظام خلقت را بشناسد و با اسـتفاده از آنـها و مواد موجود در طبيعـت، امـكانات مذكور را طراحي كند و بسازد. ايـن نكات نشانه هاي سخاوت، لطف و مرحمت خداوندي است كه خالق ما و تمام موجودات، جهان و نظام خلقت است. همة آنچه كه ما امروزه از آنها برخورداريم و لذت مي بريم نشانه ها و آياتي است از بزرگواري و بخشندگي خدا و طبيعت بسيار زيباي او.
با تلف نکردن منابع ملی یی که در اختیار داریم و سپاسگزاری از خداوند برای تمام نعماتش، سخاوت و بخشندگی او را به خود و خانواده و جامعه مان افزایش می دهیم و آرامش خاطر یا شادی بیشتری کسب می کنیم.
حذف یارانه ها برای کاهش اتلاف منابع ملی
پرداخت یارانه های مختلف در حالی که به خانواده های کم درآمد جامعه تا اندازه ای کمک می کند ولی عملاً باعث تلف شدن منابع ملی شده است. مثلاً پرداخت یارانه برای حامل های مختلف انرژی بیشتر به سود خانواده های ثروتمند جامعه بوده که از تعداد خودروهای بیشتر و مسکن بزرگتر و غیره و مصرف انرژی بیشتر در آنها بهره مند هستند. عملاً دولت برای مصرف بیشتر انرژی (و سایر منابع) یارانه می پردازد. پرداخت یارانه انرژی معادل حدود 150000 ریال برای هر نفر در ماه می باشد. خانوادهای ثروتمند از این یارانه استفاده کرده و سود می برند در حالی که خانواده های کم در آمد جامعه از آن بی بهره هستند.
پیشنهاد می نماید که انواع یارانه ها کاملاً حذف گردند و معادل آن بطور مساوی بصورت بن هائی هر سه ماه یکبار به مردم پرداخت گردد. دریافت حدود 1 میلیون ریال (بابت تمام یارانه ها) در ماه توسط یک خانواده 5 - نفره ثروتمند تاثیر زیادی بر درآمد این خانواده نخواهد داشت ولی برای یک خانواده 5- نفره کم درآمد دریافت این مبلغ در ماه می تواند اثر زیادی در رفاه و آسایش آن خانواده داشته باشد. اجرای این پیشنهاد باعث می شود که خانواده های متمکن مبلغ بیشتری را برای مصرف انرژی، آب، نان و غیره بپردازند و از این نظر هزینه زندگی آنان قدری افزایش یابد. خانواده های کم در آمد نیز اندکی بیشتر صرف پرداخت بهای آب، انرژی، دارو و نان و غیره خواهند نمود ولی در عوض مبلغ بیشتری در هر ماه دریافت خواهند کرد که نه تنها افزایش هزینه ها را خواهد پوشاند بلکه بطور خالص مبلغی نیز عاید آنها خواهد نمود.
ایجاد مدیریت های صرفه جوئی در صنایع و سازمان های دولتی
به منظور کاهش اتلاف وقت، آب، انرژی و مواد مصرفی در کشاورزی، صنعت، خدمات و واحدها و سازمانهای دولتی، پیشنهاد می نماید در هر واحد و یا سازمان مدیریتی برای صرفه جوئی در این منابع ایجاد گردد. این مدیریت موظف خواهد بود تا نسبت به مصرف آب، انرژی و مواد در هر واحد تولیدی و یا خدماتی ممیزی دقیقی را برقرار نموده و روشهای علمی صرفه جوئی در آنها و کاهش اتلاف آنها را شناسائی و اجرا نماید. به علاوه، این مدیریت وظیفه دار خواهد بود که صرف وقت افراد و ماشین آلات را برای انجام کارهای محوله مورد بررسی قرار داده و روشهای علمی کاهش صرف وقت را شناسائی و اجرا نماید. لازم است صنایع و سازمانهای دولتی از کارکنانی که در کاهش اتلاف وقت، آب، انرژی و مواد مصرفی بیشترین و موثرترین کوشش را مبذول داشته اند در واحد های خود و در سطح ملی به نحو شایسته ای تجلیل به عمل آورند و صرفه جوئی را به عنوان یک اقدام پسندیده و یک ارزش معرفی نمایند.
کاهش روزهای تعطیل رسمی در کشور
پیشنهاد می نماید ایام تعطیل رسمی به مناسبت اعیاد و سوگواری ها از 24 روز در سال به 12 روز کاهش یابد، در حالی که مردم مراسم مربوطه را به نحو شایسته تر از گذشته برگزار می نمایند.
فرهنگسازی برای صرفه جوئی و کاهش اتلافات
بین راههای مختلفی که برای کاهش اتلافات و صرفه جوئی در وقت، آب، انرژی، دارو، نان و سایر مواد غذائی پیشنهاد شده اند، فرهنگسازی مهمترین و موثرترین آنهاست. باید مردم بپذیرند که اتلاف این منابع ملی یک گناه بوده و خداوند ما را از ارتکاب این گناه برحذر داشته است (ِانّ المبذرین کانوا اخوان الشیاطین و کان الشیطان لربه کفورا1) و مردم بپذیرند که استفاده از هر چیزی به اندازه نیاز و تلف نکردن آن روشی برای سپاسگزاری است و سپاسگزاری یکی از راههای کسب شادی است.
لازم است برای مردم تبیین گردد که هدف آفرینش تقرب به خدا و بالا بردن معرفت و آگاهی از وجود خدا در هر کس و هر چیز بوده و هر چه انسان به خدا نزدیک تر باشد و یا معرفت و آگاهیش بیشتر باشد او شادتر است. می توان رابطة زیر را بین آگاهی و شادی در نظر گرفت: ]1 و 2[
(1) H = h + cA
که H معرف شادی، A معرف آگاهی، c یک ضریب و h معرف شادی های کوچکی است که مثلاً در اثر احساس پیشرفت کردن انسان به دست می آورد.
می توانیم به سمت راست معادله (1) نگاه کرده و بگوئیم که ما برای بالا بردن آگاهی خود خلق شده ایم و یا به سمت چپ معادله نگاه کرده و بگوئیم که ما برای شاد زیستن روی زمین هستیم و این حق ماست که شاد باشیم. لازم است توجه داشته باشیم که خداوندی که هدف زندگی را تقرب به خود و یا شاد زیستن قرار داده، راهها و روشهائی را نیز برای کسب این شادی و یا از بین بردن و کاهش ناشادی نیز بیان داشته است. سپاسگزاری نمودن از خداوند به خاطر کلیه نعماتش به ما (از جمله وقتی که در طول عمر در اختیار داریم و می توانیم از آن برای تامین نیازهای خود و محبت ورزیدن و خدمت کردن به دیگران از آن استفاده کنیم) به ما شادی می بخشد. و زیاده روی در مصرف آنچه که نیاز داریم و تلف نمودن منابعی چون وقت، آب، انرژی، نان و غیره یک رذیلة اخلاقی بوده و برخورداری از آن از شادی ما می کاهد.
لازم است مطالب فوق را به نحو جالب و پذیرفتنی یی در کتب درسی دانش آموزان وارد نمود و با تهیه برنامه های تلویزیونی، صرفه جوئی را به عنوان یک ارزش و ولخرجی و اتلاف منابع ملی را یک رذیلة اخلاقی معرفی کرده، آنرا نکوهش نمود. در این برنامه ها باید تبیین گردد که با تلف کردن این منابع ملی ما محیط زیست را آلوده می کنیم، سلامتی خود را به خطر می اندازیم، آسایش خود را مختل و حقوق آیندگان را در استفاده از این منابع و محیط زیست سالم ضایع می کنیم و علاوه بر این ها لطف و رحمت خداوند را به خود و کشورمان کاهش می دهیم.
منابع
1- مهدی بهادری نژاد، شادی و زندگی، چاپ سوم 1382، انتشارات مدیسه، تهران.
2- مهدی بهادری نژاد، عشق انتروپی و راه زندگی، نشریه ماهانه علمی و پژوهشی شریف، آذر 1373، صفحه 51 تا 60.
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com