يونجه
يونجه گياهي است علفي و چند ساله كه ارتفاع آن تا يك متر ميرسد برگهاي آن داراي سه برگچه مي باشد برگچه هاي نوك تيز، سبز رنگ و بيضي شكل است .
گلهاي يونجه بشكل سبز و برنگ بنفش تيره يا آبي روشن است ميوه يونجه مانند صدف بوده و دانه داخل ميوه مانند لوبيا ولي كوچكتر از آنزمي باشد .
يونجه ريشه اي بسيار عميق درد و ريشه آن تا سه متر بداخل زمين نفوذ مي كند و بنابراين منبع ويتامين ها و مواد معدني است كه از خاك مي گيرد .
يونجه از زمانهاي بسيار قديم در ايران كشت مي شده است و در حدود پنج قرن قبل از ميلاد مسيح از ياران به يونان برده شد و در قرن هفتم بعد از ميلاد به اروپا راه يافت . يونجه در ايران در مناطق مركزي و جنوبي به مقدر بسيار زياد كشت مي شود .
زنبور عسل گل يونجه را دوست درد واز آن شهد زيادي بدست مي آورد و تبديل به عسل مي كند .
پرورش اين گياه در قديم براي تهيه علوفه چهارپايان بوده ولي در حال خاضر بعلت درا بودن مواد مغذي به مصرف غذايي نيز مي رسد .
تركيبات شيميايي:
يونجه سرشار از ويتامين هاي A,C,E,K و همچنين داراي آميلاز كه انزيم مخصوص هضم مواد نشاسته اي است مي باشد .
آنزيم هاي بسياري در يونجه يافت مي شود بعنوان مثال مي توان از امولسين ،اينورتاز ، و پكتياز نام برد .
يونجه داراي حدود 20%پروتئين مي باشد پروتئين هاي موجود در يونجه عبارتند از :
ليزين ،آرژنين ، هيستيدين ، آدنين ، فنيل آلانين ،آسپاراژين و سيستين . يونجه داراي اسيد فسفريك نيز هست
يونجه همچنين داراي منيزيوم ، آهن و مقدر جزئي ارسنيك و سيليس است
بنابراين يونجه از نظر مواد غذايي بسيار قوي است و غذاي خوبي براي انسان و حيوانات است .
خواص داروئي:
يونجه از نظر طب قديم ايران گرم است . البته تاره آن گرم و تر و خشك شده آن گرم و خشك است
1)يونجه از نظر اينكه داراي بسياري از مواد معدني مي باشد شيره آن براي بچه هايي كه در حال رشد هستند و اسخوان بندي محكمي ندارند بسيار مفيد است . حتي امروزه پودر اين گياه را در داروخانه ها مي فروشند كه آنرا مي توان براي بچه هاي شير خوار مصرف كرد .
براي تهيه شيره يونجه بايد مقدر 300 گرم يونجه را در يك ليتر آب ريخت و آنرا جوشانيد تا مقدر آب آن به نصف تقليل يابد سپس آنرا صاف كرده و مقدر كمي عسل به آن اضافه كنيد كه بصورت شربت دارايد . مقدر مصرف براي طافال 200 گرم در روز است و براي اطفال شيرخوار حدود 50 گرم يم باشد كه مي توان به شير آنها اضافه نمود .
اشخاص بزرگسال هم براي بالا بردن انرژي مي توانند از اين شيره استفاده كنند
2) يونجه رابصورت تازه و يا جوانه آنها رابا سالاد ميل كنيد . جوانه يونجه را بصورت بسته بندي شده مي توانيد از سوپر ماركتها خريدري كنيد .
3)يونجه ملين است
4)يونجه دو برابر اسفناج آهنم درد بنابراين خونساز است و براي كسانيكه به كم خوني مبتلا هستند مفيد است
5)يونجه بعلت درا بودن آهن براي درمان بيماير راشيتيسم بكار مي رود
6)عوارض كمبود ويتامين ث با خوردن يونجه از بين ميرود
7)يونجه تازه در بسياري از كشورها مانند چين و روسيه و آمريكا به مقدر زياد بجاري اسفناج مصرف مي شود
8)يونجه را در داروخانه ها و فروشگاههاي گياهان دارويي و يا برخي از داروخانه ها بصورت پودر ، كپسول و قرص بفروش مي رسانند . مقدرمصرف آن سه قرص در روز است
9)با همه مزايايي كه يونجه درد در خوردن تازه آن نبايد زياده روي كرد زيرا بسيار نفاخ است و حتي حيواناتي كه به مقدر زيا د از آن مي خورند بعلت گاز زياد ممكن است تلف شوند
10)ضماد پخته يونجه را اگر روزي چند بار روي اعضايي كه رعضه دارند بگذاريد آنها را شفا مي دهد
11)تخم يونجه قاعده آور است و براي اين منظور تخم يونجه را بصورت دم كرده مصرف كنيد
12)دم كرده يونجه درمان اسهال است
13)براي نرم كردن سينه و تسكين سرفه روزي 2-3 فنجان دم كرده تخم يونجه را مصرف كنيد
14)براي درمان لقوه و رعشه تخم يونجه را در روغن زيتون بريزيد و مدت يك هفته جلوي آفتاب بگذاريد سپس آنرا صاف كنيد و روزي چند قاشق از آنرا بخوريد و همچنين روي اعضايي كه رعشه دارند بماليد.
15)يونجه حاوي مقدرزيادي ويتامين است . كوبيده آن زخم را بسرعت اليتام داده و از خونريزي جلوگيري مي كند .
مضرات :
مضرات خاصي براي آن بيان نشده است .
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
گياه گل نسترن
اين گياه به خاطر ظرافت و عطرش به صورت اهلي در خانه ها پرورش پيدا مي كند.
گل نسترن از دسته گلهايي است كه موارد درماني متعددي دارد. خود گل نسترن در عوارض پوستي مورد استفاده قرار مي گيرد. از روغن دانه اين گياه به عنوان شاداب كننده پوست و تقويت كننده پياز مو استفاده مي شود. هم گل اين گياه و هم دانه آن منبع ويتامين C است.
ثمر اين گل بعد از ريختنش به صورت گرد و قرمز رنگ پيدا مي شود كه اصولاً كاربرد دارويي دارد و بيشتر به صورت دم كرده از آن استفاده مي شود. همچنين باعث تقويت سيستم دفاعي بدن مي شود.
گل دهي اين گياه از اواسط ارديبهشت شروع مي شود و تا آخر پائيز ادامه دارد. نحوه استفاده صحيح از آن بدين گونه است كه بعد از چيدن، گلها بايد در جاي مناسبي خشك شوند تا بو، عطر و خاصيت دارويي آن از بين نرود و اگر قرار است كه بعد از ريختن گلبرگها از دانه اين گياه استفاده شود بايد ناخالصي هاي آن را از بين برد و بصورت خالص مورد استفاده قرار داد
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
گياه چاي كوهي
اين گياه در مناطق مختلف ايران، داراي اسامي مختلفي است. اين گياه خواص متعددي دارد. بسيار خوش عطر و بو و لذيذ است و مي تواند جايگزين خوبي براي چاي عصرانه يا ظهر باشد.
از خواص دارويي اين گياه، مدرد بودن آن است و همين خاصيت براي شستشوي مجراي ادراري (كليه و مثانه) می باشد.
اين گياه براي سيستم دستگاه عصبي خاصيت آرام بخش دارد.
اين گياه در ارتفاعات كم و متوسط رويش دارد و در بيشتر مناطق ايران ديده مي شود و فصل رويش آن اواسط ارديبهشت تا اواخر خرداد است.
همچنين اين گياه از داروهايي است كه باعث سقط جنين در زنان باردار مي شود.
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
گياه سريش
مورد استفاده اين گياه بيشتر بدليل چسبنده بودنش است. البته اين گياه علاوه بر اين، كاربرد درماني هم دارد. از دانه هاي اين گياه، روغني گرفته مي شود كه در بعضي از تصلبهاي شرياني مورد استفاده قرار مي گيرد. از برگهاي اين گياه به عنوان سبزي خوردني و از ريشه هاي اين گياه كه به صورت غدد پنجه اي است به عنوان چسب استفاده مي شود.
ريشه اين گياه گرم و خشك است و براي يرقان، ناراحتيهاي كبدي، خشونت حلق و ناراحتيهاي معده از آن استفاده مي كنند. ريشه اين گياه را مي سوزانند و از سوخته آن در جهت واله آور استفاده مي كنند.
از ريشه اين گياه جوشانده غليظي درست مي كنند كه براي درمان جوشها بسيار مفيد مي باشد زيرا خاصيت ضدعفوني كننده دارد.
اين گياه در نواحي كوهستاني و مرتفع مي رويد و فصل گل دهي آن از اواسط ارديبهشت ماه تا اواسط خرداد است
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
گياه گل گاو زبان
اين گياه در حال حاضر هم به صورت صنعتي كشت مي شود و هم به صورت خودرو در طبيعت وجود دارد و يكي از گياهان مفيد و مؤثر براي بعضي از بيماريهاست.
مصارف دارويي اين گياه بصورت محلي بدين صورت است كه گلهاي آبي اين گياه را خشك كرده و دم كرده ي آن را مورد استفاده قرار مي دهند. در سرماخوردگي به عنوان معرق و افزايش دهنده فشار خون مورد استفاده قرار مي گيرد. همچنين اين گياه خاصيت آرام بخشي نيز دارد.
اين گياه اگر با دو گياه ديگر مثل سنبله تيو و ليمو اماني دم کرده و خورده شود، براي خانمهاي حامله بسيار مفيد و تقويت كننده است.
اين گياه در مورد بيماريهاي دستگاه تنفسي و حتي در رابطه با برونشيت، سرفه، زكام و آبريزش بيني مي تواند داروي مؤثري باشد.
اين گياه همچنين ادرارآور و معرق است لذا براي كليه، مثانه و بطور كلي براي مجاري ادراري داروي مفيدي است.
اين گياه باعث كاهش تب مي شود و در تمام موارد تب مثل سرخك، مخملك، آبله، كهير و تبهاي ديگر مي تواند مفيد باشد.
اين گياه در تمام مناطق رويش دارد و داراي چندين گونه است و فصل گل دهي اين گياه از اواسط ارديبهشت ماه تا پايان خرداد ماه است.
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
گياه نعناع
نعناعي كه به عنوان سبزي خوردن مصرف مي كنيم با نعناعي كه به صورت خودرو در كوه مي رويد متفاوت است. البته از نظر شكل ظاهري تقريباً شبيه هم هستند و از نظر بو، طعم و مزه تقريباً نزديك به هم هستند ولي از نظر موارد درماني آنچه كه در كوه مي رويد غني تر و مؤثر تر است.
البته خوردن نعناعي كه پرورش داده مي شود و به عنوان سبزي خوردن مورد استفاده قرار مي گيرد با غذاي روزانه مخصوصاً غذاي ظهر توصيه مي شود.
در مواردي كه ناراحتيهاي معده وجود دارد اين نعناع تازه و تميز نه تنها معده را ناراحت نمي كند بلكه درمان كننده ي ناراحتي معده هم مي باشد.
اصولاً اگر ما همراه غذا از سبزيهاي تازه به خصوص سبزيهايي كه رويش آنها به صورت خودرو مي باشد استفاده كنيم قطعاً نتايج خوبي خواهيم داشت.
نعناع كوهي يا نعناع فِري از نظر كاربرد و خواص از نعناع معمولي كه به صورت كشت استفاده مي شود بسيار عالي تر، قوي تر و مؤثرتر است. اين داروي گياهي براي موارد سيستمهاي عصبي مثل بيخوابي، كم خوابي و ناراحتيهاي شبانه يك داروي موثر است. ضد اضطراب، ضد هيستري و همچنين مقوي معده است و همچنين برطرف كننده ناراحتيهاي معده و روده به صورت اعم از گازهاي روده و معده و چه ترش كردن و آرغ زدن مي باشد.
همچنين اين گياه داروي خوبي براي سكسكه است و با خوردن يك مقدار خشك اين دارو سكسكه مي تواند مهار و كنترل شود.
اين گياه در دامنه ها و در ارتفاعات متوسط رويش دارد. بو و عطر بسيار نافذي دارد و در كرمهايي كه براي پوست ساخته مي شود مورد استفاده قرار مي گيرد.
اين گياه، گلهاي ريز و آبي رنگي دارد و قسمتهاي مورد استفاده اين گياه، گل، برگ و ساقه آن است.
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
گياه مريم گلي
گياه مريم گلي گياهي با قدمت بسيار طولاني است و در حدود ۱٠٠٠ سال پيش به وجود اين گياه پي برده و از آن استفاده مي كرده اند از جمله ابوعلي سينا در كتابهاي خود به اين گياه اشاره كرده و خواص آن را برشمرده و تأكيد بر مصرف آن كرده است.
اين گياه ضد درد، آرامش بخش و براي كاهش قند خون استفاده مي شود. اين گياه در تمام مناطق معتدله رويش دارد. گلهاي سفيد زيبايي مي دهد، بصورت خوشه اي است و جزء گياهان معطر و خوشبو است كه طعم بسيار تلخي دارد.
اين گياه آرام بخش و مقوي اعصاب است. همچنين يك داروي ضد عفوني كننده بسيار قوي است. اگر از جوشانده اين گياه بصورت قرقره استفاده شود، جوشهاي داخل دهان و بعضاً آفت دهان را درمان مي كند.
همچنين براي زخمهايي كه بر اثر واريس به وجود مي آيد بسيار مؤثر است.
در آنژيم و انواع گلو درد نيز از اين گياه استفاده مي شود. از جوشانده اين گياه براي ضماد و جوشهاي بدن استفاده مي شود. جوشانده غليظ اين گياه اگر با آب مخلوط شود براي دردهاي مفصلي، رماتيسم و حتي راشيتيسم كودكان بسيار مفيد و مؤثر است.
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
گياه ترشك
اين گياه در مناطق معتدل كشور ما رويش دارد و از قديم الايام به عنوان يك سبزي مفيد و مؤثر از آن استفاده مي شده است. گرچه در رابطه با مسائل غذايي از آن استفاده هاي فراواني مي شده ؛ ولي اكنون اين استفاده كاهش يافته است و در عوض موارد درماني اين گياه افزايش پيدا كرده و در همه زمينه ها از آن استفاده مي شود و هيچگونه عارضه اي ندارد.
در ميان عشاير مرسوم است كه از دانه هاي اين گياه استفاده مي كنند. طريقه استفاده ي آن هم به اين ترتيب است كه دانه هاي اين گياه را مي كوبند و بعد از مرطوب كردن در محل درد و مفاصل مي گذارند و به عنوان مُسَكن از آن استفاده مي كنند.
گياه ترشك منبع ويتامين C است. بنابراين كساني كه كمبود ويتامين C دارند اين گياه مي تواند براي آنها منبع ويتامين C باشد. علاوه بر آن، اين گياه داراي آهن و فسفر كافي نيز مي باشد.
همچنين اين گياه داروي اشتها آور و تصفيه كننده و هضم كننده بسيار خوبي مي باشد و به خاطر خاصيت تصفيه كنندگي اش براي كساني كه داراي جوشهاي موضعي و پوستي هستند بسيار مفيد خواهد بود.
اين دارو به خاطر داشتن اسيد اكسوليد نبايد زياد و بطور مداوم مورد مصرف قرار گيرد، زيرا براي مثانه و كليه مي تواند مضر باشد. براي استفاده موضعي از اين دارو اگر برگ يا دانه ي له شده، پخته شده يا جوشانده آن روي دملها گذاشته شود به راحتي درمان مي گردد.
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
چچم Lolium temulentum
نام انگلیسی Along-Along
چچم یا گیج دانه گیاهی است یکساله و تک لپه ای از خانواده گندمیان(Poaceae یاGramineae) که از طریق بذر تکثیر می یابد. ساقه راست یا کمی گسترده،منفرد و چند تایی دارد.ارتفاع ان به 30 تا60و گاهی90سانتی متر میرسد.
برگ و غلاف برگ صاف و ظاهراً سبز،فاقد مو و ضمائم، و پهنک آن مسطح و باریک است.سنبله های این گیاه قائم،سخت، و مسطح و طول انها از30سانتیمتر متجاوز است.سنبلچه های چچم بر خلاف سایر گیاهان این جنس که دراز و کشیده اند، مسطح،پهن، وفشرده اند که6تا8گل درآنها دیده میشود.این سنبلچه ها سبز رنگ هستند. و به طور منفرد و متناوب در دو ردیف روی ساقه گل دهنده و در کنار فرورفتگی ان قرار گرفته اند. به قسمتی که لبه باریک آنها مقابل محور ساقه واقع شده سنبله را مسطح می نماید. طول محور گل10تا30سانتی متر است.گلومها سخت و عموما مساوی سنبلچه یا درازتر از ان هستند.طول گلوم گاهی به 3میلیمتر میرسد. انتهای گلومل تحتانی نوک تیز، خشک و غشایی است. گاهی ریشک دارد وگاهی بدون ریشک است. گلومل فوقانی ان دارای دو دندانه است.دانه چچم داخل دو گلومل قرار دارد و بر خلاف سایر گونه هاقطور، بادکرده،شیاردار و عاری از موست.طول بذر چچم2تا6میلیمتر است.
چچم در اراضی زیر کشت غلات و سایر محصولات، زمینهای قابل چرا یا مراتع دائمی واراضی بایر می روید. در مزارع گندم،علاوه بر اینکه مانند سایر علفهای هرز،آب،نور،و مواد غذایی خاک را که باید برای گیاه زراعی مصرف شود جذب میکند دانه های با محصول مخلوط میشود و به دلیل سمی بودن برای انسان و دام ایجاد مسمو میت میکند که در این حالت ارزش غذایی محصول را به طور قابل توجهی میکاهد.سمیت ان مربوط به وجود تمولین اسید و یکی از گلوکوزیدها به نام ساپونین میباشد که برای انسان و دام خطرناک است. قارچ Endoconium temulentum که در دوره حیات چچم به صورت همزیست با ان نشو و نما میکند میسیلیومهای خود را وارد اعضای ان میکند و بی انکه به بافتهای چچم صدمه ای برساند داخل دستگاه تولید مثل گیاه شده دانه ها را نیز آلوده می کند.
روشهای کنترل:
برای مبارزه با این علف هرز میتوان قبل از کشت از علفکش ترفلان به میزان2.5لیتر در هکتار و یا بعد از رویش از علفکش دالاپون به میزان5تا8 کیلوگرم در هکتار استفاده کرد. همچنین در مزارع غلات از دیکلوفوپ متیل (ایلوکسان)EC36% به میزان2.5لیتر در هکتار استفاده میشود.
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
آنتراكتوز سبزی - جالیز
عامل بیماری :
در كدوئیان Colletotrichun oligochaetum = C.Lagenarium
درگوجه فرنگی Gloesporium Lycopersici
در فلفل G.piperatum
علایم بیماری :
برروی تمام گیاهان خانواده كدوئیان از قبیل خیار، هندوانه، كدو، خربزه فعالیت داشته و آنها را از مرحله گیاهچه تا زمانی كه گیاه به میوه می نشیند مورد حمله قرار می دهد. درمرحله گیاهچه برروی ساقه زخمهای قهوه ای رنگ مایل به سیاه به وجود می آیند كه به سرعت شكاف برداشته و باعث مرگ گیاهچه می شوند. علایم برگی به صورت لكه های گردی است كه در ابتدا سبز روشن و رنگ پریده با ظاهری روغنی بوده و بتدریج در وسط رنگ قرمز وسپس قهوه ای به خود می گیرند. برگهای آلوده خشك و شكننده شده و اگرمقدار لكه ها زیاد باشد سطح پهنك برگ كاملاً پژمرده می شود. برروی ساقه گیاه رشد یافته نیز بریدگیهای عمیقی دیده می شود. برروی میوه به خصوص درمناطق مجاور رطوبت لكه های سطحی به رنگ مایل به سبز ظاهر می شوند كه بتدریج به عمق گوشت میوه نیز نفوذ می كنند و در نهایت درصورت وجود رطوبت میوه پوسیدگی نرم و درغیراینصورت خشك پیدا می كند.
در میوه گوجه فرنگی لكه های دایره مانند كمی فرورفته به رنگ تیره و در اطراف بافتهای سالم به صورت جدا یادرهم قابل مشاهده است.
درفلفل این لكه ها برروی ساقه، برگ ومیوه به صورت گرد به قطر 2-1 cm و در ابتدا به رنگ زرد و سپس قهوه ای قابل مشاهده می باشند كه باعث پوسیدگی در میوه رسیده می شوند.
زیست شناسی :
این قارچ دربقایای گیاهان آلوده، خاك و بذرهای آلوده حاصل از گیاه بیمار زمستانگذرانی
می كند. پیشرفت این بیماری در رطوبت بالا و دمای مناسبcº 24 شدت می یابد.
پیشگیری :
1- ضدعفونی بذر 2- استفاده ازارقام مقاوم 3- آیش زمین
کنترل :
استفاده از داكوئیل 2787 به میزان gr 150 در 1000 لیترآب با مشاهده اولین علایم بیماری با رعایت دوره كارنس 7 روز.
خیساندن بذر در محلول 5/0 درهزار بونیل به مدت یك دقیقه.
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
کک چغندر قند Chaetocnema tibialis
مقدمه :
در تمام مناطق ایران که چغندر کشت می شود شیوع دارد . و در نواحی فارس ، اصفحان ، کرمانشاه ، کرمان و قزوین خسارت بیشتری دارد . هر دو گونه C. tibialis و C. breviascula از آفات چغندر می باشد .
شکل شناسی :
سوسک های کوچک به طول 1.5 تا 2 میلیمتر ، شکل تخم مرغی رنگ سیاه براق که در زیر نور آفتاب سبز زیتونی به نظر میرسد ، روی بالهای جلویی خطوط نقطه چین موازی وجود دارد . ران پا های عقبی رشد کرده است و میتوانند مانند کک های خانگی بجهند .
تخمهای کک خیلی کوچک به طول 0.4 میلیمتر به رنگ زرد روشن کشیده و تخم مرغی است . لاروها به رنگ سفید دارای 3 جفت پای سینه ای کاذب . سر و پا ها به رنگ زرد مایل به خاکستری و طول لارو های بالغ تا 5 میلیمتر می رسد . شفیره به رنگ سفید و دارای دو قلاب در انتهای شکم و طولشان حدود 1.5 میلیمتر در محفظه ای به شکل قیف تشکیل می شود .
خسارت :
خسارت عمده توسط حشره کامل کک به چغندر زده میشود و لارو ان تقریبا خسارتی ندارد . حشرات کامل کک به چغندر و چغندر علوفه ای ، وحشی ، سلمک و ... حمله میکنند . خسارت بدین ترتیب است که حشره کامل با تغذیه از برگ باعث سوراخ شدن ( مشبک شدن ) برگ می شود در صورتی که 3 تا 5 کک روی یک جوانه وجود داشته باشد تا 90% خسارت وارد می کند . خسارت کک در روزهای گرم و آفتابی شدید تر است . گاهی خسارت افت به قدری شدید است که زارع مجبور به واکاری می شود . بیشترین خسارت مربوط به زمانی است که گیاه در مرحله 2 تا 4 برگی می باشد .
زیست شناسی :
کک ها زمستان را به صورت حشره کامل در زیر گیاهان خشکیده ، کلوخه ها و شکاف های زمین و حتی خاکهای نرم می گذراند . در بهار متوسط دما 9.4 تا 10.4 از پناه گاه زمستانه خود خارج میشوند هر چه قدر در بهار هوا گرم و خشک تر باشد کک ها زود تر خارج میشوند . کک های ماده تخم خود را در شکافهای زمین تا عمق چند سانتی خاک پای طوقه علفهای هرز و چغندر میگذارد . هر کک ماده تا 50 عدد تخم می گزارد . لارو ها در داخل خاک تبدیل به شفیره شده و بعد از دو هفته حشره کامل ظاهر می شود . کک ها پس از تغذیه کامل و شروع سرما ( متوسط دما 7-9 درجه ) بتدریج به پناه گاه زمستانه خود میروند . این آفت در سال 1 تا 2 نسل دارد که مهمترین و اقتصادی ترین خسارت مربوط به کک های زمستان گذران و روی چغندر های دو برگی می باشد .
کنترل:
الف ) کنترل زراعی
1- زدن شخم عمیق پس از برداشت محصول و دادن یخ آب زمستانه
2- از کشت متوالی چغندر در یک زمین باید خود داری شود
3- از بین بردن علفهای هرز میزبان این افت به خصوص سلمه تر ، ترشک ، گزنه و ترتیزک .
4- آبیاری مرتب زراعت و ایجاد رطوبت که برای فعالیت آفت نامناسب است
5- تقویت گیاه با کود های دامی و شیمیایی سبب رشد سریع گیاه شده و باعث می شود تحمل گیاه در برابر آفت زیاد شود
ب) کنترل شیمیایی
اگر در اوایل بهار متوسط تعداد حشرات کامل کک در هر بوته 2 تا4 برگی بیشتر از یک عدد باشد باید از سموم زیر برای کنترل آن استفاده کرد .
1- کارباریل 85% پودر وتابل 3 کیلو در هکتار
2- فوزالون 35% امولسیون 3 لیتر در هکتار
3- کاربایل 48% مایع 5 لیتر در هکتار
4- اتریمفوس 50%امولسیون 1 لیتر در هکتار
اگر سموم فوق روی افت مناسب نباشد میتوان از سموم گروه پیرتروئید مثل پرمترین 25% یا فن والریت 20% به میزان 750 سی سی در هکتار علیه آفت با نظر کارشناس و در موارد خاص استفاده کرد .
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
پسیل پسته (شیره خشک) Agonoscena pistaciae
(Hom: Psyllidae)
به پسته اهلی و وحشی خسارت فراوان میزند. این حشره عسلک فراوانی دفع مینماید که به سرعت در مجاورت هوا خشک شده و سفید میشود به همین لحاظ این آفت را به زبان محلی شیره خشک مینامند.
زیستشناسی
حشرات کامل زمستان گذران پسیل از اوایل فروردین ماه روی درختان مستقر میشوند. این حشرات نسب به حشرات کامل تابستانه قدرت پرواز بیشتری داشته، آلودگی گستردهتری در باغها ایجاد میکنند. پس از جفتگیری به محض باز شدن جوانههای خوشه و برگ روی آنها تخمریزی مینمایند. تخمها به تعداد 50 تا 60 عدد، به صورت انفرادی یا دستهای و به اشکل مختلف مانند نیم دایره، مارپیچ و غیره در سطح برگ و بیشتر نزدیک به رگبرگها گذاشته میشوند.
تخمها معمولاً 5 تا 10 روز بعد تفریخ میشوند. پورهها از اوایل اردیبهشت شروع به فعالیت و تغذیه میکنند. طول دوره پورگی معمولاً 20 روز بوده و حشرات کامل نسل اول از اواخر دهه دوم اردیبهشت ماه به تعداد زیاد در باغ ظاهر میشوند. ارقام مختلف پسته نسبت به آلودگی پسیل پسته حساسیت متفاوت دارند. به طور کلی هر چه برگ درختان نازکتر، لطیفتر، پهنتر و بزرگتر باشد گرایش بیشتری برای جذب حشرات کامل پسیل و تخمریزی ایجاد میکند. رقم اکبری نسبت به سایر ارقام حساستر و رقم اوحدی مقاومتر است. پورههای نسل دوم از اوایل خرداد تا اواخر دهه دوم خردد فعالیت و تغذیه میکنند. تحمل درختان در این زمان نسبت به سایر نسلها در برابر خسارت پوره کمتر است. زیرا رشد رویشی درختان پایان یافته و میوه شروع به مغز رفتن کرده و جوانهها ظاهراً شکل کامل یافتهاند. در نتیجه خسارت آفت باعث پوکی و ریزش برگ و جوانه میشود.
خسارت
پورههای پسیل با فرو بردن خرطوم در سطح برگها از شیره گیاهی تغذیه میکنند. مواد پروتئینی شیره گیاهی را جذب نموده و مواد قندی را به صورت شیره دفع مینمایند. این مواد قندی در مجاورت هوا خشک شده و به آن شکرک گویند. این مواد چسبنده باعث جذب گرد و خاک شده و شاخه و برگهای درختان را بدمنظره مینماید. از دست رفتن شیره گیاهی باعث ضعف عمومی درختان پسته و ریزش برگها، جوانهها، دانهای کوچک و افزایش درصد بوکسی و دهان بستگی میوه میشود. خسارت پورههای پسیل پسته روی درختان در دو زمان بیشتر از سایر مواقع سال است. یکی در خرداد ماه که باعث ریزش برگها، خوشهها، جوانهها و افزایش میزان بوکسی و دیگری در مردادماه که باعث افزایش مقدار دهان بستگی میگردد.
در صورتیکه جمعیت آفت پسیل حالت طغیانی پدیدا کند شدیداً تداخل نسل یافته و نمیتوان تاریخ مشخص برای مراحل زندگی و نسلها اعلام نمود. در شرایط معمولی در نیمه اول هر ماه مرحله پورگی و نیمه دوم هر ماه حشرات کامل در باغها وجود دارند. از نیمه دوم شهریور ماه به تدریج حشرات کامل زمستان گذران در میان جمعیت آفت ظاهر میشود. این حشرات در شکاف درختان، زیر پوستکها، لابهلای کلوخهها، شکاف دیوارها و ساختمانهای قدیمی اطراف باغها زمستان گذرانی میکنند. این آفت در سال 5 تا 6 نسل ایجاد میکند.
عوامل و شرایطی که باعث رشد و افزایش جمعیت پسیل پسته در باغها میگردد:
1ـ اجرای نوبت اول سمپاشی یا سمپاشی در زمان گلدهی: این سمپاشی علیه آفاتی مانند پروانه چوبخوار پسته، پروانه میوه خوار، شپشکهای پسته، زنجره شیره تر و غیره انجام میشود. چنانچه در این سمپاشی از سمومی استفاده شود که روی آفت پسیل تأثیر نداشته باشند باعث افزایش مقاومت و رشد جمعیت پسیل میگردد.
2ـ چنانچه در نوبت اول از سمومی استفاده شود که باعث تحریک تخمریزی پسیل و کوتاهتر شدن طول دوره یک نسل گردد (مانند سموم تیودیکارب، متاسیستوکس و فنتیون) پسیل طغیان خواهد کرد.
3ـ سمپاشی مکرر و اختلاط سموم با هم که باعث حذف کامل دشمنان طبیعی و افزایش جمعیت آفات پسته میشود.
4ـ اگر از سمومی علیه پسیل پسته استفاده شود که تأثیر کافی در میزان تلفات آفت نداشته باشد (مانند زولون) باعث افزایش جمعیت میشود.
5ـ چنانچه سمپاشی باغ در زمانی انجام شود که تمام مراحل زندگی آفت اعم از تخم، پوره و حشره کامل دیده میشود و همچنین شکرک زیادی در سطح برگها تولید شده باشد تأثیر سم کاهش پیدا میکند و بعد از مدتی جمعیت آفت افزایش پیدا میکند.
6ـ استفاده زیاد از کودهای شیمایی ازته مخصوصاً اوره و سولفات آمونیوم در ماههای گرم سال در سطوح کرتها و همچنین کود شیمیایی کلروپتاسیم شرایط را برای ازدیاد جمعیت فراهم میکند.
7ـ استفاده از کود مرغی به تنهایی و به مقدار زیاد نیز باعث افزایش جمعیت پسیل میگردد.
8ـ فقیر بودن خاک از نظر مواد غذایی و نامناسب بودن بافت خاک نیز از عوامل افزایش جمعیت است، خاکهای شنی و خاکهای رسی و سخت به دلیل عدم جذب و نگهداری رطوبت به اندازه کافی به علت طولانی بودن دوره آبیاری سریعتر به آفت آلوده میگردند.
9ـ ناهموار بودن سطوح کرتها که باعث میشود درختانی که در بلندی قرار دارند به خوبی آبیاری نشده و رطوبت کمتری در اختیار داشته باشند.
10ـ عدم استفاده از کودهای دامی و چالهزنی و شخم عمیق در باغها به مدت طولانی
11ـ کشت متراکم درختان و رعایت نکردن فواصل مناسب و عملیات هرس
12ـ وجود علفهای هرز زیاد از خردادماه به بعد در باغ
کنترل پسیل پسته:
الفـ استفاده از کارتهای چسبنده زرد رنگ
کارتهای زرد رنگ مورد استفاده در باغهای پسته از جنسهای مختلف و عمدتاً از جنس پلی اتیلن و پی وی سی است. اندازه کارتها 20*10 سانتیمتر، به قطر 5/0 تا 1 میلیمتر و به وزن حدود 15 گرم است. سطح کارتها به وسیله چسب مخصوص که از مواد پولی بوتنها همراه با واکس مخصوص و یا اس تی پی و یا مواد دیگری که حالت چسبندگی خود را 10 تا 15 روز حفظ نمایند آغشته میگردد. حشرات کامل پسیل به طرف رنگ زرد جلب و به تعداد زیاد به سطح کارتها میچسبند. شکار انبوه حشرات باید قبل از تخمریزی در سطح برگها انجام شود تا از تولید نسل بعدی آفت جلوگیری به عمل آید. در هر هکتار 100 تا 400 عدد کارت به کار میرود. محل نصب کارت در سمت بیرونی تاج و به ارتفاع نصف تاج در جهتهای مختلف است. دو نوبت کارتگذاری در سال کافی به نظر میرسد. یکی در دهه دوم فروردین ماه که این نوبت آفت زنجره پسته را نیز کنترل میکند و دیگری در نیمه دوم تیرماه میباشد. پس از پایان دوره کارتگذاری باید کارتها را از روی درختان جمعآوری و سطح آنها را در صورت استفاده از چسب مخصوص توسط آب گرم همراه با مقدار کمی الکل اتیلیک و در صورت استفاده از اس تی پی با دستمال آغشته به چند قطره نفت تمیز کرد.
بـ دشمنان طبیعی
دارای دشمنان طبیعی گوناگونی است که زنبور پارازیتوئید Psyllaephagus pistaciae از خانواده Encyrtidae همزمان با ظهور پورههای نسل اول در باغها ظاهر و به پورههای پسیل به خصوص در سنین 4 و 5 حمله نموده و آنها را مومیایی میکند.
جـ عملیات زراعی
1ـ شخم زمستانه و پاشکنی درختان 2ـ کوددهی و چاله زنی 3ـ اصلاح بافت خاک 4ـ آبیاری مناسب 5ـ تغذیه مناسب 6ـ رعایت فاصله کشت و تراکم 7ـ هرس و خشکبری 8ـ مبازه با علفهای هرز 9ـ کاشت رقم مناسب 10ـ استفاده از سیستم آبیاری تحت فشار
دـ کنترل شیمیایی
دارتون یا مارشال به نسبت 2 تا 2.5 در هزار یا مایع ظرفشویی به نسبت 3 در هزار به تنهایی پورههای پسیل پسته را کشته و از بین میبرد، همچنین تا حدودی روی تخم نیز تأثیر دارد. آمیتراز و کنسالت خاصیت ناباروری حشرات کامل را دارد. از مخلوط کردن مایع ظرفشویی با سموم خودداری شود زیرا PH آن قلیایی است و باعث کاهش تأثیر کشندگی سموم میگردد.در صورت امکان از اواسط مرداد به بعد سمپاشی انجام نگیرد.
1. آمیتراز(مایتاک) EC20% و 1.5- 1 در هزار
2. ایمیداکلوپراید(کونفیدور) SC35% و 4/. در هزار
3. فلوفنوکسورون(کاسکید) DC5% و 5/. در هزار
4. هگزافلومورون(کنسالت) EC10% و 7/.- 5/. در هزار
5. دارتون EC21.7% و 1.5 دهزار
6. اندوسولفان EC35% و 1.5 درهزار
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
سوسک برگخوار درختان میوه Adoretus persicus
(Col.: Scarabaeidae)
این حشره در مناطق خراسان، تهران، مرکزی، همدان، لرستان، باختران، کردستان، اصفهان، فارس، یزد و کرمان فعال میباشد. از آفات درجه دوم باغات میوه محسوب میشود. حشره کامل از برگ درختان مثمر نظیر گلابی، سیب، به، گیلاس، گوجه، آلو، بادام، زردآلو و هلو، همچنین از برگ درختان غیر مثمر نظیر بید و صنوبر تغذیه مینماید و در تراکم بالا فقط رگبرگ اصلی را به جا میگذارد.
زیستشناسی
حشرات کامل معمولاً در اواخر خردادماه و اوایل تیرماه ظاهر میشوند. ظهور آنها بسته به شرایط آب و هوایی مخصوصاص درجه حرارت فصل از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت میباشد. حشره بالغ شب پرواز بوده و موقعی که هوا تاریک میشود از پناهگاههای خود خارج شده و شروع به پرواز مینماید. این حشره از نظر فعالیت و رژیم غذایی معمولاً زندگی دسته جمعی دارد. حشرات بالغ به صورت دستجات 10 تا 20 تایی گاهی بیشتر در مجاورت هم زندگی میکنند. تغذیه معمولاً ابتدا از کناره برگ شروع شده و تا رگبرگ اصلی ادامه پیدا میکند و مسیر خورده شده کاملاً مضرس است. در حمله شدید حتی رگبرگهای فرعی را نیز خرده و فقط رگبرگ اصلی را باقی میگذارد. فعالیت تغذیهای حشره در تمام مدت شب ادامه داشته و صبح در پای همان درخت در زیر خاک یا کلوخهها پنهان میشوند و یا در زیر پوستک و شکاف تنه درختان به سر میبرند.
این حشرات پس از مدتی تغذیه جفتگیری کرده و افراد ماده تخمهای خو را در داخل تودههای کود دامی و مواد پوسیده گیاهی قرار میدهند. این تخمها به فاصله 2 تا 3 هفته باز میشوند و لاروها از مواد پوسیده گیاهی تغذیه میکنند. در مرحله لاروی به هیچ وجه زیانی وارد نمیکنند. این لاروها تا اواسط بهار سال بعد دوران تغذیه خود را پایان داده و در داخل خاک در میان محفظه بیضی شکل گلی تبدیل به شفیره میشوند. یک نسل در سال دارد اما در برخی مواقع یک نسل در دو سال طی میشود.
کنترل:
1ـ مبارزه مکانیکی:
الفـ چون حشره نسبت به نور کشش مثبت دارد میتوان توسط تلههای نوری و نظایر آن در شب آنها را جمعآوری نمود.
بـ در حالت خاص میتوان حشرات کامل را شبها از روی برگها جمعآوری و معدوم نمود و در هنگام روز در مناطق آلوده از زیر خاک و کلوخههای اطراف درختان آنها را جمع نموده و از بین برد.
2ـ استفاده از گیاهان تله:
این حشره تمایل زیادی به تغذیه از برگ درختان تبریزی دارد. میتوان با کشت این گیاه به عنوان تله در اطراف باغ تا اندازهای از خسارت و صدمه آن به درختان میوه جلوگیری نمود. به علاوه سمپاشی را روی همین درختان منحصر کرده و از انبوهی آفت کاست .
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com
بیماری غربالی درختان میوه Shot hole or Coryneum Blight
تاریخچه و مناطق انتشار:
این بیماری اولین بار در سال 1842 در کشور فرانسه بوسیله Leveille شناخته شده است امروزه در کلیه نقاط جهان از جمله در آمریکا شمالی و آمریکای جنوبی و اروپا و استرالیا و نیوزلاند و سایر نواحی جهان وجود داشته و خسارت زیادی وارد می نماید. (زمستان 1343).
در ایران اولین بار اسفندیاری در سال 1375 این بیماری را روی درختان میوه هسته دار در مازندران ، گیلان ، گرگان و آذربایجان گزارش نموده است . بیماری در اکثر مناطق کشور کم و بیش وجود دارد و تا کنون از شهرهای شیروان ،گنبد ، بجنورد ، قوچان ،ماکو ، خوی و نهبندان و بسیاری از شهرهای دیگر گزارش گردیده است . شدت بیماری در استان آذربایجان و بویژه در باغهای قدیمی زیاد ا ست (اشکان ،اسدی 1350، ارشاد 1356)
در ایران تا کنون این بیماری روی درختان زرد آلو ، گیلاس . آلبالو . گوجه ، هلو ، شلیل و بادام دیده شده است و خسارت عمده آن بیشتر متوجه درختان زرد آلو می باشد.
اهمیت بیماری :
بیماری غربالی نه تنها باعث ضعف درخت و کاهش مقدار و ارزش محصول میشود بلکه بدلیل لکه ها و زگیل هائیکه روی میوه بجای می گذارد ارزش صادراتی برگه و قیسی حاصله از میوه های آلوده را نیز به نحو بارزی پائین می آورد. در بسیاری از باغهای آذربایجان شرقی و غربی و همچنین بعضی از باغهای خراسان و همدان بیماری شدت دارد که تمام جوانه ها و سر شاخه های درخت زرد آلو در اثر این بیماری خشک شده و درخت عملاً استفاده ای ندارد. درختان آلوده ایکه به حیات خود ادامه می دهند نیز بدلیل خشک شدن برگها و کاهش سطح سبز آنها در دوره فعال گیاه بطور غیر مستقیم لطمه دیده و در نتیجه مقدار محصول آنها پائین می آید. میزان خسارت سالیانه این بیماری در ایران بطور دقیق معلوم نیست و روی محصول زرد آلو معادل 224 میلیون ریال بر آورد شده است (اشکان واسدی 1350)
علائم بیماری :
زرد آلو ، هلو،گیلاس ، آلو و آلبالو از میزبانهای مهم این بیماری است. سرشاخه, گل, برگ, میوه و جوانه های درختان فوق مورد حمله این بیماری قرار می گیرند منتها اندام های مورد حمله و علائم آنها روی میزبانهای مختلف با هم فرق دارند. بدین معنی که در زرد آلو میوه ، برگ و جوانه ها مورد حمله قرار می گیرند ولی علائم روی سرشاخه ها دیده نمی شود. در بادام علائم روی سر شاخه ها و مخصوصاً برگ ظاهر می شود در صورتیکه به میوه خسارت وارد نمی آید در گیلاس علائم بیماری روی میوه برگ و جوانه ها و سرشاخه ها بوضوح دیده می شود در حالیکه در هلو نشانه های بیماری را روی میوه بندرت می توان دید در عوض برگ سر شاخه ها و جوانه های خواب این گونه به شدت مورد حمله قرار می گیرند.
در زرد آلو و قیسی خسارت مهم و شدید این بیماری روی برگ و میوه می باشد و حتی جوانه های برگ و گل را مورد حمله قرار می دهند و اصولاً شاخه های جوان بندرت مبتلا می شوند.
الف-نشانه های غربالی روی برگ: حالت غربالی و سوراخ شدن برگها مشخص ترین و فراوانترین علائم بیماری است. در زرد آلو علائم بیماری همزمان با موقعی که جوانه های برگ باز میشود و هنوز برگ شکل و اندازه و حتی رنگ طبیعی بخود نگرفته بصورت لکه های گرد که در ابتدا برنگ قرمز متمایل به بنفش و در وسط تیره تر است بروز می کند. بتدریج این لکه های کوچک بزرگتر شده و از وسط شروع به خشک شدن نموده و برنگ قهوه ای در می آیند در این حالت حاشیه لکه ها بسیار مشخص و اغلب قهوه ای تیره می باشد. در این مرحله پیشروی لکه ها متوقف می شود و بتدریج بافت مرده برگ از نسج زنده به طریق پاره شدن پارانشیم وبشره جدا می گردد. به محض اینکه این پارگی کامل شد قسمت داخلی جدا شده و می افتد و در نتیجه سوراخی در پهنگ برگ ایجاد می شود که پیرامون آن یک نوار چوب پنبه ای قهوه ای کشیده شده است. شکل سوراخها معمولاً دایره ای بیضی و گاهی اشکال غیر هندسی و نامنظم می باشد. اندازه تنها بسته به زمان وقوع آلودگی از ته سنجان تا قطر 6 میلیمتر و گاهی بیشتر تغییر می کند ولی لکه های دایره ای شکل معمولاً 4 تا 5 میلیمتر هستند. گهگاهی چند تا از لکه های بیماری بهم پیوسته و سوراخهای بزرگ و بیشکل بوجود می آیند که ممکن است با حشره خوردگی اشتباه شود.
این حالت یعنی توسعه بهم پیوستگی لکه های بیماری روی برگ بیشتر در موارد وقوع آلودگی های شدید اولیه در مرحله ایکه برگها دارای بافت لطیفی هستند رخ میدهد و در آلودگی های دیر هنگام چون برگها ضخامت کافی پیدا کرده اند و نیز بدلیل عدم رطوبت کافی و مناسب در محیط علائم برگی معمولاً به صورت سوراخهای منفرد ، ریز و ته سنجاقی بروز می کند. احتمالاً واریته های مختلف نیز مقاومتشان در مقابل بیماری فرق داشته باشد.
در هلو لکه ها معمولاً در حاشیه برگها در طرفین و رگبرگ اصلی ظاهر می شود و یکنواختی سوراخ های ایجاد شده از نظر اندازه و شکل بیشتر از زرد آلو است.
لکه ها و سوراخهای ایجاد شده روی برگ گیلاس بزرگتر از لکه های برگ آلو و بادام میباشد. شکل و اندازه آنها بسیار نامنظم و متغییر است. معمولاً چند تا لکه مجاور هم ظاهر شده و قسمت بزرگی از پهنک برگ را فرا می گیرد. در گوجه و آلبالو لکه و سوراخهای غربالی نسبتاً منظم و مدور می باشد ولی اندازه آنها در آلو بزرگتر است.
ظهور علائم بیماری روی برگ بادام خیلی شبیه علائم آن روی برگ زرد آلو بوده و همزمان با باز شدن جوانه ها و پیدایش برگها می باشد. معمولاً اندازه سوراخها یکسان و شکل شان همانند است, قطرشان از 2 تا 4 میلیمتر متغییر است و از سوراخهای برگ زرد آلو کوچکتر حاشیه سوراخهای ایجاد شده روی برگ بادام قهوه ای مشخص و تعداد آنها نیز نسبت به زرد آلو بیشتر و متراکمتر است. لازم به ذکر است که مشبک شدن برگ و پیدایش لکه های نکروزه فقط مربوط به بیماری غربالی نبوده بلکه
قارچهایی مثل:
Cercospora circumscissa , Phyllosticta prunicola , Fusicoccum amygdali
باکتریهایی از قبیل :
Pseudomounas syringae , Pseudomonas morsprunorum
و ویروسهائی مانند ویروس لکه حلقوی هلو نیز لکه ها و سوراخهایی شبیه علائم غربالی در برگ درختان میوه بوجود می آورند.
ب-نشانه های غربالی روی میوه :
میوه زرد آلو ،گیلاس و آلبالو مورد حمله این بیماری قرار میگیرند
علایم روی درختان گوجه ای که بشدت مورد حمله بیماری غربالی قرار گرفته بودندبصورت صمغ زدگی زیاد میوه های آن بدون وجود لکه مشخص دیده شده که احتمالا ًناشی از آلودگی به بیماری غربالی می باشد.
روی میوه زرد آلو وقتی به اندازه مغز پسته است علائم غربالی به صورت لکه های قرمز مایل به بنفش و به اندازه ته سنجان ظاهر می گردد بتدریج که میوه درشت میشود این لکه ها برآمده شده و به صورت نقاط برجسته یا خال جوش در می آید و رنگشان قهوه ای می شود لکه ها و برآمدگیها ابتدا در سطح فوقانی میوه ها بصورت پراکنده یا تراکم بروز می کند و بعداً به سطح زیرین میوه نیز می رسد. در مواردی دیده شده است که حمله بیماری به میوه ها در بعضی ارقام و یا در شرایط خاص ، مواجه با عکس العمل آن میشود بدین معنی که بجای ظهور خال جوشها, گوشت میوه تحریک شده و به صورت پستانک نوک تیزی بالا آمده و رشد آن متوقف می شود در مواقعی که شرایط جوی برای رشد و نمو بیماری مناسب است, تعداد زیادی خال جوش بطور متراکم در سطح میوه ظاهر می شود. بطوریکه در این قسمت اپیدرم میوه کاملاً فاسد و چوب پنبه ای شده و از آن شیره تراوش می شود که بعداً سفت شده و بصورت صمغ در می آید گهگاهی بد شکلی هم در میوه های زرد آلو دیده می شود. حمله غربالی به میوه های جوان ،منجر به ریزش آنها می گردد بهمین جهت حدود 5 درصد از میوه های ریز در همان مراحل اولیه رشد در اثر حمله این بیماری ریخته و از بین می رود حمله بیماری به میوه زردآلو یکی از مخرب ترین حالات خسارت بیماریست.
نشانه غربالی روی میوه هلو به دو صورت ظاهر می شود:
الف) میوه های هلو در مراحل اولیه رشد مورد حمله قرار گرفته و می ریزد. بهمین جهت میوه های باقیمانده روی درخت علائمی معمولاً از خود نشان نمی دهند , میوه های بسیار ریزیر حالیکه هنوز میوه ها شکلی به خود نگرفته شروع به ریزش می کنند و این عارضه معلول تاخت و تاز مستقیم قارچ روی میوه و همچنین نصف سر شاخه هائیکه روی آن شانکرهای بیماری به فراوانی مستقر است. این علامت در هلوهای ایران زیاد به چشم میخورد.
ب) وقتی میوه به درشتی میوه زیتون رسید تعداد زیادی لکه های کوچک مدور که ابتدا قرمز و بعد قهوه ای می شود روی آن مخصوصاً در حوالی دم میوه ظاهر می شود. اپیدرم میوه در قسمت لکه ها کرک طبیعی خود را از دست داده و به صورت پوسته ای در می آید که ممکن است بعداً بیافتد. ریزش این پولکها باعث ناهموار شدن سطح میوه می شود البته لکه های میوه هلو سطحی بوده و معمولاً رشد آنرا مختل نمی کند. (Viemont Bourgin, 1949) اینگونه علائم در ایران هنوز مشاهده نشده است (اشکان و اسدی 1350).
علایم روی میوه گیلاس بیماری به صورت لکه های قهوه ای تیره ظاهر می شود که بتدریج گوشت میوه در محل لکه ها فرو رفتگی پیدا کرده و خشک و سیاه و ترکدار می شود گودیهای ایجاد شده معمولاً عمیق بوده و در غالب اوقات عمق آن تا هسته می رسد . در اینصورت گوشت میوه در پیرامون حفره های ایجاد شده به سمت داخل کشیدگی پیدا می کند قطر این حفره ها 5 تا 6 میلیمتر است.
روی میوه آلبالو لکه ها شبیه گیلاس است ولی فرو رفتگی حفره کمتر از آن می باشد به نظر می رسد. مکانیزم ایجاد فرو رفتگی در میوه گیلاس و آلبالو بدین ترتیب باشد که میوه در مراحل اولیه تشکیل و در دوران نارسی مورد حمله بیماری قرار گرفته و موجب چوبی شدن و توقف رشد قسمت آلوده می شود و رشد بعدی سایر قسمتهای گوشت میوه باعث می گردد که محل لکه به صور مختلفی ،فرو رفتگی پیدا کند.
ج)نشانه های غربالی روی سرشاخه ها و جوانه ها :
علائم این بیماری روی سرشاخه ها اکثراً به صورت شانکر و ترک خوردگی ظاهر میشود و تشخیص آن احتیاج به دقت و آشنایی چشم دارد . آلودگی سرشاخه ها از آن جهت مهم است که باعث انهدام جوانه ها و ضعف درخت می گردد.
سرشاخه های درخت زردآلو معمولاً مورد حمله بیماری غربالی نمی گیرد و علائمی روی آن مشهود نیست لیکن جوانه های آن باین بیماری مبتلا می شود . جوانه های آلوده معمولاً رنگشان تیره گاهی پوشیده از یک لایه ترشحات خشک صمغ به مانند است.
غربالی روی سرشاخه های نازک و سبز گیلاس ابتدا به صورت لکه های قهوه ای و برجسته ظاهر میشود که بتدریج با پیشرفت مرض ترک خورده و حالت زخم بخود می گیرد. این حالت در مراحل آخر شبیه نیمرخ دانه گندم در طرف شیار آن می باشد . معمولاً قایقی شکل و اندازه آنها به 3 تا 2 میلیمتر می رسد پیدایش این زخمها در فصل بهار موقع ظهور شکوفه ها حائز اهمیت است زیرا چنانچه زیر جوانه های گل دهنده بروز کند باعث توقف ناگهانی رشد گیاه و خشک شدن سرشاخه ها و شکوفه ها می گردد در حالتهای شدید ،بسیاری از جوانه های گل و برگ و سر شاخه های درخت گیلاس به این ترتیب از بین می رود تشخیص این حالت بیماری معمولاً مشکل و با توجه به علائم روی برگ و میوه امکان پذیر است.
سرشاخه های سبز جوان بادام به شدت مورد حمله غربالی قرار می گیرد و سرتاسر آن لکه های گرد یا بیضی شکل ظاهر می شود قطر لکه های گرد بین 3 تا 4 میلیمتر تغییر می کند ولی پاره ای از اوقات لکه ها دراز و کشیده بوده و طول آن به 6-7 میلیمتر می رسد. رنگ لکه ها موقع ظهور ارغوانی و سپس قهوه ای می شود . معمولاً مرکز لکه قهوه ای روشن است که وسیله نوار قهوه ای تیره محاط شده است. این دو رنگی به لکه های سرشاخه های بادام حالت چشم میدهد. گاهی لکه ها ترک خورده و از آنها صمغ تراوش می شود.
شانکرهای غربالی روی شاخه های هلو شبیه علائم آن روی شاخه های بادام است با این تفاوت که زخمها معمولاً بزرگتر است بنحویکه گاهی اوقات اطراف سرشاخه ها را اشغال می کند و منجر به خشک شدن جوانه ها و قسمتهای بالایی می شود صمغ زدگی در سرشاخه های هلو بیشتر از بادام اتفاق می افتد . روی سرشاخه های آلو و گوجه علامتی از غربالی دیده نشده است (اشکان واسدی1350) .
عامل بیماری : قارچ
Stigmina carpophila - Moniliales-Hyphomycetidae-Deuteromycetes ( Dematiaceae-)
این قارچ دوازده همنام دیگر دارد از آنجمله Clasterosporium carpohilum دراروپا عامل بیماری Coryneum beijerinckii معرفی شده است.
اندامهای رویشی و باروی این قارچ منحصر به میسلیوم ، کنیدی و کنیدیوفور است، قارچ دارای میسلیوم استوانه ای و بند بند بوده, رنگ آن متمایل به قهوه ای است و میسلیوم روی تمام قسمتهای مورد حمله(پارانشیم برگ و پارانشیم ناحیه پوست شاخه های جوان و سطح میوه) دیده می شود.
اندامهای زادآوری قارچ اسپورودوکیوم نام دارد که در زیر کوتیکول یا اپیدرم اندامهای آلوده تشکیل می شود. کنیدها تیره به رنگ سبز زیتونی متمایل به قهوه ای 3 تا 5 سلولی ، کمی خمیده و دو سر گرد می باشد.
چرخه بیماری :
قارچ عامل بیماری غربالی ،زمستان و همچنین سایر مواقع نامساعد را به صورت ریسه ، استروما و کنیدی در جوانه های آلوده و یا زخمهای روی سرشاخه ها به سر می برد . کنیدیها به صورت آزاد و یا چسبیده به توده های صمغ مترشحه از زخمها و یا در استروما خود را از سرما و یا سایر شرایط نامساعد حفظ کرده و از سالی به سال دیگر باقی می ماند عامل بیماری در مواقع نامناسب در هلو و بادام به صورت ریسه ،در زخم سرشاخه ها و جوانه های آلوده به سر می برد. ریسه هائیکه در شانکرها و یا جوانه های درخت وجود دارد در بهار و به محض مناسب شدن شرایط جوی تولید کنیدی می کند . کنیدیها به وسیله باران و باد پخش شده و روی میوه و برگها قرار می گیرند. تولید کنیدی در دمای 9 درجه سانتیگراد شروع و در حرارت 19 الی 23 درجه سانتی گراد به اوج میرسد. چنانچه هوا مرطوب و بارانی باشد کنیدیها به محض رهائی جوانه زده و تولید آلودگی می نمایند. بهمین جهت در سالهایی که پائیز آن ملایم و میزان رطوبت بالاست جوانه ها قبل از خواب زمستانه به شدت آلوده می شوند وو منبعی برای آلودگیهای بهار سال بعد خواهند بود. لوله تندش از راه نفوذ مستقیم و یا از روزنه ها وارد بافت گیاه می گردد. بنابر مطالعات ساموئل در سال 1927 آلودگی برگ بادام به طریق نفوذ مستقیم لوله تندشی در کوتیکول اتفاق می افتد بازتاب و واکنش هائیکه در برگ بادام در اثر قارچ S. carpophila اتفاق می افتد عبارتست از افزایش اندازه سلولها درمزوفیل سالم مجاور نسج منهدم شده که منجر به انسداد فضای بین سلولی و در نتیجه ظهور یک خط لهیدگی و هم چنین چوبی شدن و پیدایش سلولهایی داخل این ناحیه می گردد. در این حالت اگر رطوبت زیاد و برگها نسبتاً جوان باشند ،بریدگی اپیدرم در دو سطح برگ پیدا شده و تیغه های بین جدار سلولهای خارج ناحیه چوبی شده حل شده و قرص آلوده می افتد. سلولهای ناحیه مریستم معمولاً سعی می کنند بریدگی را ترمیم نمایند . دوره کمون بیماری از 3 الی 20 روز بسته به نوع اندام مورد حمله تغییر می کند.درجه حرارت مناسب برای رشد قارچ 19 درجه سانتیگراد است.(اشکان و اسدی 1350)قارچ عامل بیماری انگل اختیاری بوده و روی محیط غذایی مصنوعی می توان آن را کشت داد.از لکه های برگ مخصوصاًوقتی مسن باشد، جدا کردن قارچ مشکل است ولی از لکه های روی میوه زردآلوجدا سازی عامل بیماری به سهولت انجام می شود.
باران برای جوانه زدن کنیدیها ضرورت دارد. از لحاظ انتشار عامل بیماری، باران کنیدیها را از لابه لای فلسهای جوانه ها و شاخه های مریض شسته و از قسمتهای بالای درخت به قسمت پائین منتقل می نماید و بدین لحاظ است که قسمت پائینی درخت شدیدتر آلوده می باشد. کنیدی برای جوانه زدن احتیاج به یک غشاء نازکی از رطوبت که اطرافش را بگیرد دارد و تحت اثر این رطوبت است که کنیدی می تواند تندش پیدا کرده و لوله ای از خود خارج ساخته و در نسج نبات نفوذ کند لذا از این نکته نتیجه گرفته می شود که در هوای خشک به هیچ وجه بیماری به وسیله این قارچ ایجاد نمی گردد .
کنترل :
از بین بردن کنیدیهای قارچ در قسمتهای آلوده درخت با مواد شیمیایی هیچ گاه با موفقیت قطعی توأم نبوده است فقط بر اثر مبارزه شیمیایی، بیماری کنترل و از شدت خسارت آن کاسته شده است.
در مورد این بیماری سمپاشیهای پیشگیری کننده کاملاً مؤثر بوده است. پروفسور R.E.Smith در سال 1906 محلول بردو(10-10-100)به منظور مبارزه با قارچ عامل بیماری غربالی به کار برد و از آلودگی جدید به طور کامل جلوگیری کرد ولی در بعضی از درختان به رشد و نمو درخت صدمه وارد شد(اثرات سوزانندگی مس)به عقیده دکتر Smith شرط موفقیت در مبارزه شیمیایی، انتخاب موقع سمپاشی است که باید بلافاصله قبل و یا بعد از بارانهای متعدد اواخر پائیز تا اوایل بهار صورت گیرد.
ـ تجربیات پروفسور E.E. Wilson در کالیفرنیا در مبارزه با بیماری غربالی با محلول بردو را دلخواه و مطلوب نشان داده است زیرا این سم می تواند کنیدی قارچ را به خوبی کشته و دوام خوبی در مقابل شستشوی باران و سایر عوامل جوی نشان می دهد. در حدود4/1 مس مصرف شده در محلول بردو که در پائیز به درختان پاشیده شده در بهار روی ساقه ها اندازه گیری شده است.سمپاشیهای پائیزه از آلوده شدن جوانه های خواب در طول فصل پائیز و زمستان جلوگیری می کند. تحقیقات و مطالعات زیادی در استرالیا و ایالت کالیفرنیا درباره موقع مبارزه به عمل آمده و به این نتیجه رسیده اند که برای جلوگیری از آلودگی میوه و برگ موقعی که شکوفه از جوانه های خواب زمستانی بیرون آمده ولی هنوز گلبرگها باز نشده اند باید سمپاشی نمود.گاهی اوقات هم سمپاشی دوم بهار بلافاصله پس از ریختن گلبرگها لازم می شود.
در نروژ برای مبارزه از محلول بردو(8-8-100)و یا(4-3-100) قبل از گل کردن و بعد از گل کردن درختان استفاده می شود.
اشکان و اسدی(1350)،آزمایش های متعددی در امر مبارزه شیمیایی علیه بیماری غربالی انجام داده اند که به اختصار شرح داده می شود:
از میان قارچکش های آزمایش شده کاپتان(ارتوساید 50)، ملپرکس، پولیرام و لوناکول که برای سمپاشی بهاره به کار رفته است، قارچکش کاپتان برای مبارزه با بیماری غربالی بهترین است.کاپتان نه تنها در جلوگیری از بیماری مؤثر است بلکه برگ و مخصوصاً میوه های درختانی که با آن سمپاشی شده اند شفافیت و جلای خاصی پیدا می کند.بهترین نتیجه از سمپاشی موقعی حاصل می شود که درختان مبتلا 1 مرتبه در اواخر زمستان قبل از بیدار شدن درختها و تورم جوانه ها با محلول بردوی 2 درصد و 3 مرتبه در بهار با کاپتان 3 در هزار سمپاشی شود که اولین سمپاشی بهاره بلافاصله بعد از ریزش گلبرگها و در سمپاشی به فاصله 14 روز از همدیگر توصیه می گردد سمپاشی با محلول بردو بهتر است 2 مرتبه یکی در پائیز پس از ریزش برگها و دیگری در اسفند ماه قبل از بیدار شدن درختها صورت گیرد و بدین ترتیب می توان سمپاشی بهاره را تا حتی 1 مرتبه هم تقلیل داد.
مبارزه بیولوژیک:
بررسی حالت تضاد قارچهای ساپروفیت با عامل بیماری غربالی زردآلو مشاهده گردید که در میکوفلور اندامهای هوایی درختان زردآلو، قارچ Trichoderma viride Pers دارای حالت تضاد با عامل بیماری غربالی است.با استفاده از این پدیده ممکن است از قارچ viride T.در مبارزه بیولوژیک علیه بیماری غربالی درختان زردآلو در باغات میوه استفاده نمود.
www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com www.ake.blogfa.com